مراسم باران خواهی و آفتاب خواهی در مازندران

● مراسم تمنای باران :
از انجا که اساس معیشت و کشاورزی بر پایه آب است، بنابر این کم و یا زیاد بودن باران و آب مشکلاتی را ایجاد می کند. اگر باران کم ببارد و دچار کمبود آب بشوند مراسم خاصی را به جای می آورندتا خداوند دعای انها را مستجاب کرده وباران بفرستد.مراسمی که برای تمنای باران دارند به این شرح است : اهالی روستا همگی به امامزاده مسجد یا میدان بزرگ روستا و یا خارج از روستا می روند دعا می کنند و ملا یا سید گوشه ای از جلد قرآن را خیس می کند یا منبر را به این نیت که باران بیاید، با گلاب می شوید. علاوه بر این مرسوم است که همه مردم شیر و برنج جمع می کنند و با آن شیر برنج درست کرده می خورند و مقداری از آن را با این باور که باران ببارد روی پشت بام می ریزند.
● مراسم باران خواهی :
یکی از مراسم رایج به هنگام خشک سالی مراسم باران خواهی است . به زبان محلی این مراسم را شیلون یا شیلان می نامند. به این منظور ابتدا از اهالی محل مواد اولیه برای پخت شیر و برنج و یا آش مورد نظر آن ها جمع آوری می شود در روز معین اهالی در مکان مقدسی مانند مسجد، تکیه ، امامزاده و یا در اطراف درخت مقدس جمع می شوند و پس از پخت آش به وسیله زن های محل، مراسم دعا وروضه خوانی انجام می شود و از خداوند طلب باران می کنند. پس از صرف آش مراسم به پایان می رسد.از دیگر عقاید مردم منطقه در این زمینه، گذاشتند پایه منبر در آب و یا ریختن آب به روی فردی سید است.
● آفتاب خواهی :
اگر بارندگی زیاد باشد برای این باران بند بیاید نام هفت یا چهل کچل را بر کاغذ می نویسند و آن به بندی آویزان می کنند تا باد بخورد و باران قطع شود یا با خواند دعا و نذورات مختلف از خداوند طلب آفتاب و در آمدن خورشید می کنند.در روستای کرات کیاسر شهرستان ساری، اگر باران ببارد و مانع فعالیت کشاورزی شود، زن های روستا به طور جمعی شعر زیر را می خوانند : باران کو، باران بی پایان کو، گندم که زیر خاکه، از تشنگی هلاکه، یا حضرت سلیمان، روز افتاب و شب باران در روستا? ولویه کیاسر ساری هنگامی که باران به مدت چند روز ادامه داشته باشد برای بند آمدن آن بچه های روستا قوطی های حلبی را به نخی می بندند و دو سر نخ را می گیرند و در کوچه های محل راه می روند و دسته جمعی شعر زیر را می خوانند قوطی قوطی افتاب کن، یک مشت برنج تو ابا کن، ما بچه های گرگیم، از سرمایی بمردیم، یا قرا، یا کتاب فردا بشه آفتاب.در روستای کلیج کلادودانگه در هنگام بارش زیاد باران، بچه های محل لباس کهنه می پوشند و با جارو و گل و لای کوچه ها را به هم می زنند و میخ وانند بابروم بابروم ، امروز آفتاب فردا آفتاب پیرا ( پس فردا( آفتاب آنگاه افراد هر خانواده به بچه ها مواد غذایی و یا شیرینی می دهند.در روستای علی اباد دودانگه منطقه سواد کوه، وقت بارش زیاد باران اهالی محل پارچه ای را از امامزاده شاهزاده حسین می ربایند پس از آفتابی شدن هوا آن پارچه را به اضافه پارچه دیگر به امامزاده پس می دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

logo-samandehi