مازندرانیها همپای همه ایرانیها رسم و رسوم خاصی برای چهارشنبه آخر سال دارند که هنوز هم در برخی از شهرها و مناطق این استان برگزار میشود و تمام آداب و رسوم چهارشنبه آخر سال نشان میدهد که یک مثبتاندیشی برای برگزاری این رسوم وجود دارد.
کمتر فصلی از سال است که در مازندران شاهد برپایی جشن و آیینی نباشیم. جشنهایی که ریشه در فرهنگ و تاریخ این سامان و ایران دارد. از میان دهها مراسم رایج در این استان، چهارشنبهسوری از جایگاه ویژهای برخوردار است. مازندرانیها از همان روزهای آغازین زمستان برای برگزاری جشن چهارشنبهسوری مهیا به قول خودشان «گته گته کنان» خود را برای برپایی این آیین کهن آماده میکنند. چهارشنبهسوری از گذشتههای خیلی دور در مازندران مزین به آیینهای متنوع خرد و ریز شادیآفرین بود.
چهارشنبههای آخر سال را اگر بخواهیم در میان خاطراتمان جستوجو کنیم زیباییهایی به خاطرمان میآید که فراموش شدنی نیست.
چهارشنبههایی که از صدای ترقه و انفجار خبری نبود و رسم و رسوم زیبای خانوادهها در کنار هم شبی خوب و خاطرهانگیز را رقم میزد.
بازاررفتن و رسم بختگشایی
رفتن به بازارها یکی از برنامههای ویژه چهارشنبهسوری در مازندران است. بازار چهارشنبهسوری یکی از پررونقترین روزهای سال برای بازاریان مازندرانی است. مردم این خطه باور دارند که خرید در این روز شگون دارد و حتما برای خانه کالایی تازه و نو میخرند. از آنجا که بختگشایی از خرده آیینهای رایج در شب چهارشنبهسوری است و این رسم به شیوههای مختلف در نقاط کشور برپا میشود،
در مازندران هم آیین بختگشایی دارای شکل و شمایل خاص خود است و به طریقی با بازار ارتباط داشته. زیرا دختران دمبخت در چهارشنبهسوری نیت کرده و به بازار میرفتهاند و برای ازدواج کردن پارچه چادری و لباس مراد ازدواجشان را می خریدهاند.
شالاِنگِنی
«شالاِنگِنی» یا افکندن شال از دیگر مراسمی بود که شب چهارشنبهسوری در مناطق کوهستانی مازندران رواج داشت. در این رسم جوانانی خود را به بام و یا کنار پنجره خانهها میرساندند و شالی را از پنجره یا روزنه به درون خانه میانداختند و صاحبخانه بر حسب بخشندگی خود انعام و شیرینی به فرد میداد.
از شادمانی تا افروختن آتش
علی حسن نژاد پژوهشگر آیینها و سنتهای مازندران مطرح کرد: «در گذشته جشن شب چهارشنبهسوری درمازندران با سرنانوازی و آذین بستن شهر و مغازهها همراه بود. در این شب اغلب مازندرانیها، در مناطق مختلف روستایی با برافروختن آتش و پریدن از سر کپههای آتش برای دورشدن از بدیها و بلاها این شب را سر میکردند.
حسننژاد معتقد است: «مازندرانیها براساس سنتهای قدیمی ۵، ۷ یا ۹ کپه را در این مراسم آتش میزدند. «گالش»ها که همان دامداران مازندرانی هستند؛ برای روشنکردن آتش شب چهارشنبهسوری از ترکهها و سرشاخههایی که دامها پیشتر برگهای آنها را خورده بودند استفاده میکردند. سوزاندن «کلش» یا همان ساقه برنج بین کشاورزان و در مناطق جلگهای رواج دارد و مردم هنگام پریدن از روی کپههای آتش این شعر را میخوانند: چهارشنبهسوری کِمبه / پارِ دستوری کِمبه / مِه زردی بوره تِه کش / تِه سِرخی مهِ کش.
کوزهشکنی
کوزهشکنی هم از آیینهای مرسوم در شب چهارشنبهسوری بود که مازندرانیها در شب چهارشنبهسوری آن را برگزار میکردند. در این شب مردم کوزههای سفالی کهنه را بالای بام خانه میبردند و از بالا به پایین پرت میکردند تا بشکند. بعد از شکستن کوزه به بازار میرفتند و کوزه تازه میخریدند. همچنین برای خوشحالشدن کودکان، سکهای در کوزه میگذاشتند که کودکان بعد از شکستهشدن کوزه سراغ آن میرفتند تا سکه را بردارند. البته در برخی مناطق رسم بوده که در کوزه نمک هم بریزند.
محمد حسینی کارشناس فرهنگ بومی مازندران نیز افزود:«یکی از مراسم مخصوص چهارشنبهسوری این بود که کوزه کهنهای را برمیداشتند و در آن مقداری نمک، ذغال و سکه میانداختند. هر یک از افراد خانواده یک بار کوزه را دور سر میچرخاند و نفر آخری آن کوزه را از پشت بام، به کوچه میانداخت و میگفت: درد و بلای ما بـِرَه توی کوزه و بـِرَه توی کوچه.
پختن آش چهل گیاه و آش ترش
یکی از قدیمیترین رسوم مازندرانیها به ویژه مردم آمل برای چهارشنبه آخر سال، پختن آش چهل گیاه است که این رسم همچنان به قوت خود باقی است. این آش از سبزیهای تازه و خشکشده تهیه میشود. پختن آش ترش در اغلب نقاط مازندران رواج بیشتری دارد. این آش معمولا در صبح روز چهارشنبهسوری پخته میشود که به آن آش هفت ترشی نیز میگویند. برای پختن این آش از هفت نوع ترشی مانند آب نارنج، آب لیمو، آب انار، سرکه، گوجه سبز، و آب ازگیل استفاده میکنند.
پژوهشگر فرهنگ بومی مازندران معتقد است: «پختن آش چهل گیاه، آش ترش و آش گزنه برای شب چهاشنبهسوری در نقاط مختلف مازندران متداول است که پس از اتمام مراحل پخت، آنها را در ظرف میریزند و بین آشنایان، فامیل و همسایهها پخش میکنند. همچنین رسم است کسی که آش را دریافت میکند، ظرف آش را نشسته به صاحب آن تحویل میدهد، زیرا ین رسم را نشان از صمیمت در روابط میدانند».
بانوان سوادکوه مازندران هم صبح این روز در هر نقطه از شهر و روستای این شهرستان اقدام به تهیه و پخت آش میکنند و آش که مهیای خوردن شد بین همسایهها تقسیم میشود. در این آش که به «آش گزنه» نیز معروف است انواع گیاهان و سبزی محلی و کوهی از جمله انارریجه، زولنگ، اوجی، گزنه و کدو و انواع حبوبات شامل نخود، لوبیا، عدس و باقلا و برای ترش کردن آن از ترشی آلوچه، ازگیل و رب انار استفاده میشود.
گپکِشی
«گپکِشی» یا جشن فالگوش از دیگر رسوم مازندرانیها در چهارشنبه آخر سال است که در آن افرادی بلند بلند حرفهای خوب و مثبت میزنند و دیگران هم گوش میکنند.
آجیل مشکلگشا
پس از برافروخته شدن آتش، اقوام و نزدیکان گرد هم میآمدند و آجیل مشگلگشایی را که تهیه کردهبودند؛ میخوردند و بر این باور بودند که هر کس از آن آجیل بخورد، نمکگیر و نسبت به افراد دیگر مهربانتر میشود.
قاشقزنی
قاشقزنی هم از رسوم رایج شب چهارشنبهسوری در مازندران بود. در این رسم دختران و پسران چادر سر میکردند و چهره خود را میپوشاندند و به خانه همسایگان خود میرفتند و همسایه از شنیدن صدای قاشقی که به کاسه میخورد بیرون میآمد و در کاسههای آنان آجیل و شیرینی میریخت.
چهارشنبه سوری در مازندران در سال هایی نه چندان دور سرشار از آئین های خرد و ریز ولی شفاف و سرگرم کننده و شادی آفرین بود ؛از نیت بخت گشایی دخترکانی که با دوختن کیسه ای آن را گرفته و به درب منازل و مساجد می رفتند تا با انعام اهالی ، خرجی خرید پارچه چادری و لباس مراد ازدواج شان را تهیه کنند و تا رقم خوردن سرنوشت پسرانی که از روزنه سقف منزل دختر مورد علاقه خود رسم ” شال انگلی ” را اجرا می کردند.
در گذشته مردم مازندران از ماهها قبل گته گته کنان( با صدای بلند ) زمان چهارشنبه سوری و آماده شدن برای این جشن دورهمی را به یکدیگر اعلام می کردند و با غروب آخرین سه شنبه با هدف استقبال و آماده شدن برای ورود به سال جدید در هر نقطه از استان با آیین و سنت هایی همراه می شدند که برگرفته از تاریخ ، فرهنگ و خصایص مردم آن منطقه بود ، آئین هائی که با همه رنگارنگی و تفاوت ، یک وجه مشترک داشتند و آن ایجاد شادی و نشاط در ساعت های پایانی سال بود.
مازندرانی ها در شب چهارشنبه سوری کوزههای سفالی کهنه را بالای بام خانه برده و از بالا به پایین پرت میکردند و آن را میشکستند تا کوزه نویی را جایگزین ظرف سفالی پیشین خود کنند، چون بر این باور بودند که در طول سال بلاها و قضاهای بد در کوزه متراکم میشود که با شکستن کوزه، رفع خواهد شد.
دوری اعضای خانواده از یکدیگر، توجه نکردن به مسائل و مشکلات دیگران، از نتایج ناخواسته کاهش رفت و آمدها و صله ارحام است که می توان با حفظ آداب و رسوم گذشتگان همانند پخت آش گزنه چهارشنبه آخرسال، سنت حسنه صله رحم را احیا کرد.
منبع: بلاغ