مقبره ملا محمد شهرآشوب مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان بابل، بخش گتاب، روستای بنگر کلا واقع شده و این اثر در تاریخ ۱ مهر ۱۳۸۲ با شمارهٔ ثبت ۱۰۲۸۲ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
این بقعه در سال ۱۳۲۳ هجری قمری توسط معزالسلطان کلاگر محله ای یکی از افراد بانفوذ منطقه با توجه به معماری بومی و سنتی منطقه مازندران ساخته شده است.
بقعه، روی سکوی کرسی چینی شدهای به ارتفاع نیممتر از کف زمین با آجر و ملات گل برپا شده است.
***
روستای بنگرکلا: روستایی است از توابع بخش گتاب شهرستان بابل در استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان گتاب شمالی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۶۸۶ نفر (۱۶۳خانوار) بودهاست.
اماکن تاریخی روستا:
1: ملامحمد بن شهر آشوب: ابوجعفر، محمد بن علی بن شهرآشوب بن ابونصر بن ابوالجیش ساروی مازندرانی ملقب به رشیدالّدین و عزالدّین و مشهور به اِبنِ شَهْرْآشوب (۴۸۹ – ۱۶ شعبان ۵۸۸ هجری قمری، ۴۷۵ یا ۴۷۶ – ۱۲ شهریور ۵۷۱ هجری خورشیدی، ۱۰۹۶ – ۲۷ اوت ۱۱۹۲ میلادی)، مفسر، محدث، ادیب و فقیه بزرگ شیعه است. تنها یکجا کنیهاش «ابوعبدالله» آمده و از آنجا وارد منابع اخیر شدهاست.
2: درویش علی
3: قلعه کتی
این آرامگاه از نظر زمانی حدود 40 دقیقه و از نظر مسافت تقریبا 25 کیلومتر از دامون باغ فاصله دارد.
بررسی رابطهی ملامحمد بن شهرآشوب بابلی با ابن شهرآشوب ساروی:
چکیده:
هدف از ارایه این مقاله بررسی رابطه بین شخصیت های ملامحمدبن شهرآشوب بابلی و ابن شهرآشوب ساروی با توجه به اسناد و مدارک مکتوب و موجود در زمینه معماری بقعهها و آرامگاهها میباشد. تشابه اسمی این دو شخصیت منجر شده است تا برخی متصور شوند که هر دو یک شخصیت واحد میباشند. اثبات یا رد این موضوع غیر از بحث کتابخانه ای در مقوله معماری بقعه ها و آرامگاههای مذهبی نیز قابل بررسی میباشد.بقعه ملامحمد بن شهر آشوب بابلی در روستای بنگرکلای دهستان گتاب شهرستان بابل واقع شده است. این بقعه در سال 1323 ه.ق توسط معزالسلطان کلاگر محله ای یکی از افراد بانفوذ منطقه با توجه به معماری بومی و سنتی منطقه مازندران ساخته شده است. این در حالیست که مدفن ابن شهرآشوب ساروی در شهر حلب (سوریه امروزی) است و آرامگاه و محل دفن آن بطور دقیق مشخص نیست.
دستاوردهای مقاله نشان میدهد که بیشتر پژوهشگران معتقدند که این دو شخصیت یاد شده یک شخصیت واحد نیستند و یکی از دلایل آن محل دفن این دو شخصیت در شهرهای حلب و بابل میباشد. همچنین شیوه ساخت بقعه ملامحمدبن شهرآشوب بابلی که در دوره قاجار ساخته شده و اصول معماری این دوره را رعایت کرده با اصول معماری آرامگاهی عصر زندگی ابن شهرآشوب ساروی (در قرن ششم ه.ق) متفاوت میباشد. شیوه تحقیق در این مقاله بصورت تحلیلی – توصیفی و منابع مورد بررسی در این مقاله بصورت کتابخانه ای و میدانی بوده است.
کلیدواژه ها: ابن شهرآشوب ساروی – بقعه – برجهای آرامگاهی– دوره قاجار – بنگرکلا
بیان مساله:
همیشه در طول تاریخ حوادث و وقایعی رخداده است که بطور کامل و جامع ثبت نشده و یا بدست ما در عصر حاضر نرسیده است. یکی از این حوادث تشابه نام دو شخصیت مذهبی است که از لحاظ زمانی و مکانی در برخی موضوعات مشابه و در برخی موضوعات مغایر میباشند. این موضوع بطور جامع ثبت نشده و همچنین بررسی جامعی نیز صورت نگرفته است.سوالات اصلی این پژوهش:
آیا ملامحمدبن شهرآشوب بابلی همان ابن شهرآشوب ساروی است؟آیا با توجه به مدارک معماری بقعه ملامحمدبن شهرآشوب شهرستان بابل میتوان این تشابه و یا مغایرت را بررسی و مورد بحث قرار داد؟
معرفی شخصیت ابن شهرآشوب ساروی و ملامحمد بن شهرآشوب بابلی:
ابن شهرآشوب ساروی: رشیدالدین ابوعبدالله محمد بن علی بن شهر آشوب ساروی مازندرانی معروف به ابن شهر آشوب از عالمان برجسته شیعی قرن ششم هجری است که در گسترش و تعمیق اندیشه های شیعی نقش برجسته ای داشت. پدر و پدربزرگ او از عالمان دین بودند و زمانی در مازندران پرچم شیعه را در دست داشتند که شیعیان دوازده امامی مازندران بیش از 500 نفر هم نبودند. ابن شهر آشوب حدود 488 ه ق در مازندران به دنیا آمد و 588 در شهر حلب (در سوریه امروزی) از دنیا رفت. پیکرش را در همان شهر در منطقه جوشن به خاک سپردند اکنون از مزارش آثاری باقی نمانده است. ابن شهر آشوب در مازندران بالید و از آن جا به مراکز علمی دیگر شهرها مانند خراسان، سبزوار، نیشابور، ری، کاشان، اصفهان، همدان،بغداد،حله، موصل و حلب سفر کرد و به تدریس، وعظ، خطابه و نیز هدایت مردم روی آورد و آثار زیادی از جمله کتاب معروف «مناقب»، «متشابه القرآن» و «معالم العلما» را نگاشت. در این جا به اختصار شرح حال،آثار، جایگاه و خدمات این عالم بزرگ شیعی اشاره میشود (درگاهی، 1391: 11 و 12)
ملامحمدبن شهرآشوب بابلی: دقیقا معلوم نیست بقعه ملامحمد بن شهر آشوب به چه کسی تعلق دارد و این بقعه مدفن چه شخص یا فردی است. دکتر منوچهر ستوده در کتاب از آستارا تا استارآباد (جلد چهارم) در این مورد آورده است: «مسلما این مقبره مرقد شیخ رشیدالدین ابوجعفر محمدبن علی بن شهر آشوب السروی نیست که از فحول و علما قرن ششم و اهل ساری بوده و در زمان المتقی (555 – 530) در بغداد بر منبر میرفت. زیرا وی به حلب مهاجرت کرد و تا پایان عمر در آنجا بود و در شعبان سال 579 رخت به سرای باقی کشید و همانجا در دامنه کوه جوشن در مشهد محسن السقط بن حسین بن علی به خاک سپرده شد.
شاید این مقبره مرقد پدر او باشد که علی نام داشت و پسر شهر آشوب بود، یا شخص دیگری از مردان این خاندان است که معروف به شهر آشوب یا ابن شهر آشوب بوده اند» (ستوده، 1374: 301 و 302).
در کتاب بابل شهر بهار نارنج نیز درباره فرد مدفون شده در این بقعه چنین عنوان شده است:
«دقیقا معلوم نیست این مقبره به چه کسی تعلق دارد. در زیارت نامه ای که در 1310 ه.ش نوشته شده نام محمد بن شهرآشوب ذکر شده و با شیخ رشیدالدین ابوجعفر محمدبن علی بن شهرآشوب ساروی که در قرن ششم هجری میزیسته است تشابه اسمی دارد. شیخ رشیدالدین در حلب مدفون است. شاید این مقبره متعلق به محمد بن علی بن شهرآشوب بن بنگرکلایی باشد که در میان اهالی به نام مقبره ملاعلی شهرت دارد (گروه مولفان، 1379: 509).
از آنجایی که مردمان مازندران نسبت به بزرگان و علمای دین ارادت خاصی داشته اند همین ارادت و احترام را نسبت به نوادگان و بازماندگان آن بزرگواران ادا میداشته اند. گویای این مطلب خیل عظیمی از امامزاده ها و بقاع متبرکه موجود در این ناحیه میباشد. این بنا با توجه موارد یاد شده در بالا، احتمال به یقین متعلق به یکی از نوادگان ملامحمد بن شهر آشوب میباشد که در دوره های بعد از قرن ششم ه.ق میزیسته است(2). (پیرزاد، 1389: 17)
لازم به ذکر است که نگارنده سرپرست فعالیت های مرمتی بقعه در طی سالهای 1382 الی 1384 بوده که در طی این سالها افرادی به زیارت بقعه آمده که خود را از نوادگان ابن شهرآشوب معرفی کرده و در ضمن خاندان ابن شهرآشوب را خاندانی بزرگ معرفی نموده که تعدادی از این افراد هنوز در شهرهای مازندران بخصوص قایمشهر ساکن میباشد(3).
در این بخش بقعه ملامحمدبن شهرآشوب بابلی مورد بررسی قرار میگیرد:
موقعیت بقعه ملامحمد بن شهرآشوب بابلی:
در بخش مرکزی شهرستان بابل در دهستان گتاب (به فتح گاف و سکون ت و ب) روستای کوچکی بنام بنگرکلا (به کسرب, سکون نون, فتح گاف و ضمه کاف) وجود دارد. در این روستا که در 14 کیلومتری جنوب بابل واقع شده است، بقعه متبرکه ملامحمد بن شهر آشوب قرار دارد که در نظر اهالی محل و روستاهای اطراف از ارزش و قداست خاصی برخوردار است. (پیرزاد، 1389: 16) (شکل 1)بررسی وضع موجود بقعه ملا محمدبن شهرآشوب بابلی:
محوطه مذهبی روستای بنگرکلا شامل بقعه مورد بررسی, تکیه, حسینیه نوساز, انبار و آشپزخانه و سرویس بهداشتی میباشد. در طراحی محوطه بقعه، معمار بقعه سعی کرده است که بقعه را در مرکز محوطه بسازد تا با توجه به مراسم عزاداری ایام محرم که در این مکان برگزار میشود مسیر گردش دسته های عزاداری به دور بقعه راحت و آسان باشد. (پیرزاد، 1389: 17) (شکل 2)
بطور کلی این بقعه از ویژگی های عمومی معماری بومی نواحی جنوبی دریای خزر تبعیت میکند این ویژگی های عمومی شامل: 1. بام ساختمان بصورت شیبدار 2. شکل ساختمان بصورت برونگرا 3. کف طبقه همکف بالاتر از سطح طبیعی زمین 4. ساختمانهای جدا ازهم میباشد (قبادیان، 1385: 40 و 42). ویژگی های جزیی تر و خصوصی تر بقعه که در دوره قاجار بیشتر رایج بوده، به شرح زیر میباشد:
بقعه بر روی سکوی کرسی چینی شده ای به ارتفاع نیم متر از کف زمین با آجر و ملات گل بر پا شده است. پلان بقعه به شکل مستطیل میباشد که از دو بخش ستوندار (رواق) و بدنه اصلی بقعه تشکیل شده است. بخش ستوندار گرداگرد بخش اصلی بقعه قرار گرفته و شامل 8 عدد ستون فیلپای آجری در طول و 5 عدد ستون فیلپای آجری در عرض میباشد بین ستون ها با طاقنمای آجری هلالی اجرا شده است و در قسمت بالای طاقنمای آجری تزیینات آجری شامل دندان موشه ای، هره چینی وجود دارد (پیرزاد، 1389: 17). (شکل 3 الی 6)
نمای بخش ستوندار (رواق) کاملا آجری میباشد و بین آجرها با ملات بند کشی شده است. در نمای آجری بخش ستوندار مشتوهایی(4) در داخل ستونهای آجری قرار دارد که زیبایی بیشتری به بنا بخشیده است. در بالای دو طاقنمای ورودی شمالی و جنوبی با آجرسال 1323 برجسته کاری شده است. این تاریخ ساخت بنا میباشد که به تقویم شرعی مسلمانان (ه. ق) حک شده است. (شکل 7 و 9)
قبر ملا محمد شهرآشوب به صورت هم سطح با کف میباشد و بر روی قبر صندوق چوبی با تزیینات گره چینی وجود دارد. (شکل 10) در فضای داخلی بقعه در بدنه ضریح زیارتنامه جدید و قدیم بصورت چوبی وجود دارد. (شکل 8) همچنین یک منبر چوبی با تزیینات چوبی و قرآن با رحل چوبی نسبتا جدید در فضای داخلی بقعه قرار دارد. وسایل برای استراحت و خوابیدن زائران در فضای داخلی بقعه قرار دارد. (پیرزاد، 1389: 17)
پوشش بقعه بصورت سفالپوش بر روی خرپای چوبی و با تزیینات چوبی شامل شیرسر(5) در نمای اصلی بقعه نمایان میباشد. سقف بقعه از داخل قاب کوبی شده است. درهای چوبی در این بنا بصورت دو لنگه ای و یک لنگه ای با کتیبه و شیشه های رنگی میباشد. (پیرزاد، 1389: 18)
ویژگی های عنوان شده مشابه خانه های مسکونی دوره قاجاریه این منطقه میباشد که در برخی از بقعه های مذهبی عصر قاجار منطقه مازندران مورد استفاده قرار گرفته است. در حقیقت معماری ارامگاهی عصر قاجار با پیروی از معماری بومی مازندران بخصوص معماری خانه های تاریخی بوجود آمده اند که نمونه دیگر آن بقعه شیخ کبیر و ملانصیرا در شهرستان بابل میباشد. (شکل 11 و 12)
تاریخچه ساخت بقعه ملامحمد بن شهرآشوب بابلی:
این بقعه و ضریح آن در سال 1323 ه.ق توسط حیدرخان معروف به معزالسطان کلاگر محله ای ساخته شده است. این تاریخ در بالای طاقنمای آجری ورودی شمالی و جنوبی بقعه بصورت آجر برجسته دیده میشود، (شکل 9) قبل از این تاریخ مقبره کوچکی بدون ضریح و صندوق بوده است. زیارتنامه ای که در 15 شهر محرم الحرام سنهی 1310 ه.ق نوشته شده و در داخل بقعه وجود دارد، تنها اثر موجود از دوران قبل از تعمیر بنا میباشد. در ابتدای این زیارتنامه آمده است: السلام علیک یا محمد بن شهرآشوب ….اما در زیارتنامه جدید که تاریخ آن چهارم شهر ذیقده الحرام 1371 است چنین نوشته شده است: زیارت میکنم این آقای بزرگوار محمد بن شهر آشوب را ….. السلام علیک ایها العالم الربانی ….. السلام علیک ایها الشیخ العالم العامل یا محمد بن علی بن شهرآشوب ….. (ستوده، 1374: 302)
از وضعیت قبل ساخت بنای موجود, اطلاعات زیادی وجود ندارد. حتی بطور دقیق مشخص نیست که در این مکان بنای دیگری بصورت آرامگاه وجود داشته است یا خیر. با توجه به گزارشهای دکتر منوچهر ستوده, وجه تسمیه بقعه و شخص تدفین شده که از اعقاب ملامحمد بن شهرآشوب میباشد ظاهرا هسته اولیه این بنا و حتی خود بقعه مربوط به دوره قاجار میباشند.
یکی از دلایل قابل ذکر در ساخت هسته اولیه این بقعه در دوره قاجار توجه شاهان قاجاری به شهر بابل میباشد بطوری که «اگرچه در این دوره مرکز ایالتی از بابل به ساری انتقال مییابد ( دوره آغامحمدخان ) اما بواسطه وجود اشخاص بانفوذی مانند میرزا شفیع بندپه ای که صدراعظم فتحعلی شاه بوده بابل در دوره های بعد از آغامحمد خان قاجار همیشه مورد توجه شاهان قاجار بوده است» (نیاکی، 1383: 147).
بررسی و شناخت دوره های تاریخی بقعه ملامحمد بن شهرآشوب بابلی:
دکتر منوچهر ستوده درباره وضع کنونی مرقد ملامحمد بن شهرآشوب در زمان بررسی ها خود درباره این بقعه آورده است: بنای بقعه ملامحمد بن شامل سه اتاق است که در اطاق وسط مرقد اوست و ایوانی گرداگرد بنا میچرخد. اطاق وسط 420 * 600 سانتی متر است. در هر یک از دو جدار قبلی و شمالی این اطاق چهار طاقنماست که در ورودی در وسط آنهاست. در هریک از دو جدار غربی و شرقی دو طاقنماست و وسط آنها یک طاقچه است که بالای آن رف(6) است. سقف بنا قاب کوبی است.در دو طرف این اطاق دو اطاق دیگر است. هریک از اطاقهای دو در شمالی و دور در جنوبی دارند. اطاق غربی یک در به طرف غرب و اطاق شرقی یک در به طرف شرق دارد که هردو, در ایوانهای شرقی و غربی گشوده میشوند.
ایوانی دور این سه اتاق میچرخد پهنای آن 300 سانتی متر است و دو ایوان شمالی و جنوبی به درازای 19 متر است. ایوانهای شرقی و غربی یازده متر درازا دارند. جلو هریک از ایوانهای شمالی و جنوبی هشت فیلپای مربع آجری است و جلو ایوانهای شرقی و غربی 5 فیلپاست. در وسط اطاق وسطی صندوقی با قاب و آلت کاری قبر ملامحمد را پوشانده است. ضریح مشبکی این صندوق را احاطه کرده درازای آن 248 سانتی متر و پهنایش 157 و بلندیش نیز 157 سانتیمتر است (ستوده، 1374: 303 و 304).
همچنین در کتاب بابل شهر بهارنارنج نیز وضع موجود بقعه چنین شرح داده است: در میان بنا سه اتاق به هم مرتبط ساخته شده است که قبر در وسط قرار دارد و اطراف آن بصورت ایوان هایی باز است (گروه مولفان، 1379: 509).
با توجه به بررسی های انجام شده بقعه قبل از دخل و تصرفات صورت گرفته, متشکل از سه اتاق بوده که اتاق مرکزی محل قرارگیری بقعه و ضریح بوده است. این اتاق ها دارای بازشوهای روبروی هم در جهات شمالی – جنوبی بوده اند. همچنین کلافهای چوبی طاقنماهای رواق را به هم وصل میکرد (پیرزاد، 1389: 21)
تزیینات وابسته به معماری بقعه ملامحمد بن شهرآشوب بابلی:
تزیینات بقعه بعنوان الگوهای رایج در بناهای مذهبی دوره قاجار مانند سقانفار کیجاتکیه بابل و مقبره ملانصیرا و شیخ کبیر بکار میرفته است. بیشتر نقوش بر روی بدنه و روی ستونهای آجری نمای غربی این تزیینات وجود دارد. نقوش تزیینی به صورت هندسی و گیاهی میباشد. نقوش هندسی به شکل لوزی و لوزی تو در تو، مستطیل، دایره میباشد. نقوش گیاهی به شکل گل میباشد. همچنین در ستون سمت شمال غربی بنا نقش سماور وجود دارد. (پیرزاد، 1389: 23) – (شکل 13 الی 15)بررسی تطبیقی بقعه ابن شهرآشوب بابلی با معماری برجهای آرامگاهی عصر زندگانی ابن شهرآشوب ساروی:
در اینجا دو حلقه گمشده وجود دارد که موضوع تحقیق را پیچیده میکند حلقه گمشده اول شخصیت ملامحمدبن شهرآشوب بابلی است که دقیقا مشخص نیست که در چه دوره ای میزیسته و چه نسبتی با شخصیت ابن شهرآشوب ساروی داشته است. حلقه گمشده دوم در مورد محل دفن ابن شهراشوب ساروی است که در شهر حلب روایت شده ولی تحقیقات زیادی در این مورد صورت نگرفته و یا اسنادی زیادی از آن وجود ندارد(7). (شکل 16)
در اینجا فرض براین است که ملامحمدبن شهرآشوب بابلی همان ابن شهرآشوب ساروی است و محل دفن آن در شهرستان بابل باشد. اگر این فرض صادق باشد میبایست معماری بقعه، بصورت برجهای آرامگاهی رایج در منطقه مازندران باشد که بصورت گنبد رک هرمی یا مخروطی است.
شیوه پوشاندن آسمانه بصورت شیبدار بویژه در برج مقبره ها از شیوه رازی در شمال ایران آغاز و در ری اوج گرفته است. (پیرنیا،1383، 158). در عصر سلجوقیان، مغولان و پس از آن، بویژه در مازندران، گیلان و آذربایجان، شیوه مسقف کردن عمارت ها با گنبدی به شکل مخروط یا هرم (گنبدهای شیبدار) معمول و رایج شد. در اغلب بناهای این مناطق تهرنگ چهار گوش را به طبقه ای هشت گوشه تغییر داده اند و سپس به کمک نیم هرم هایی پای گنبد را به شکل مدور رسانده اند و بامی به شکل مخروط بر آن نهاده اند. (گدار و دیگران، 1387، 137). نمونه چنین برج های آرامگاهی در منطقه مازندران بقعه دبیرصالحانی کجور، بقعه درویش فخرالدین بابل و امامزاده یحیی ساری میباشد. (شکل 17 و 18).
از آنجایی که شخصیت ابن شهرآشوب چه در دوره خود و چه در دوره های بعد مثل دوره تیموریان – اوج مقابرسازی منطقه مازندران – در منطقه شناخته شده بود. ظاهرا باید مورد توجه مردم و پادشاهان قرار میگرفت که چنین موضوعی با توجه به شکل ظاهری بقعه و تحقیقات انجام شده صورت نگرفت(8). یکی از تفاوتهای معماری در شکل پلان بقعه ملا محمدبن شهرآشوب در بابل بصورت مستطیل شکل با شکل پلان بقعه دبیر صالحانی کجور (نمونه برج آرامگاهی دوره سلجوقی – تیموری) بصورت هشت ضلعی با ملحقات آن است. دلایل تاریخی زیادی در عدم ساخت بقعه در دوره های بعد نیز وجود ندارد. زیرا در دوره های بعدی مثل دوره صفویان که مذهب شیعه، مذهب رسمی ایران بود نیز در مورد این بقعه تحولاتی صورت نگرفت در حالی که بقعه میربزرگ آمل در این دوره مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت. پس فرض فوق بدلیل تفاوت ساختاری بقعه ملامحمدبن شهرآشوب بابلی با معماری برج های آرامگاهی قرن ششم و عصر سلجوقیان تا عصر قاجار رد میشود. همین موضوع تایید میکند که این دو شخصیت در دو دوره مختلف میزیسته اند و در دو نقطه مختلف جهان اسلام تدفین شده اند(9). (شکل 19 و 20) ناگفته نماند که بررسی تاریخی روند آرامگاه سازی و جلوه های اهمیت و قداست مزار بزرگان و علمای دینی در جهان اسلام نیز مبحث مهمی است که بدلیل گسترده بودن موضوع از طرح موضوع امتناع میشود.
نتیجه گیری:
در این مقاله سعی شد تا گوشه ای از شخصیتهای مطرح منطقه مازندران معرفی و ساختار معماری آرامگاهی این شخصیتها نیز بررسی شود تا سوالاتی مطرح و در جوابگویی به این سوالات کمبودها و ضعفها و ناگفته های امر پژوهشی آشکار گردد. متاسفانه روند پژوهشی در مطالعات تاریخی ایران کمتر با اسناد مختلف کتابخانه ای، باستان شناسی و … تطبیق داده شده اند. این کمبود و خلاء سلسله مراتب پژوهشی در کلیات یک موضوع بسیار مهم مثل محل دفن شخصیتهای مطرح مذهبی و غیر مذهبی را مختل میکند.در پاسخ به سوالات عنوان شده در بیان مساله، به این نکته برخورد میکنیم که کمبود منابع کتابخانه ای در این زمینه بررسی جامع این موضوع را خدشه دار میکند. اما با توجه بررسی های انجام شده میتوان گفت ملامحمدبن شهراشوب بابلی با ابن شهرآشوب ساروی دو شخصیت در دو زمان متفاوت بوده اند که از یک ناحیه (مازندران) برخاسته اند. دلیل آن سیر زندگی ابن شهرآشوب ساروی است که از ساری برخاست و در حلب درگذشت و در آنجا مدفون شد. در حالی که ملامحمدبن شهرآشوب بابلی در منطقه مازندران و بابل زیسته است.
مطلب دیگر پاسخ به سوال دوم است که بحث منابع را مطرح میکند، یکی از منابع بسیار مهم در جهت انجام تحقیقات، معماری و بناهای تاریخی مرتبط با شخصیتهای مذهبی میباشد که کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته اند. بطوری که عنوان شد بقعه ملامحمد بن شهرآشوب بابل یک نمونه از آرامگاههای دوره قاجار در شهر بابل است که در ساختار خود از معماری بومی و مسکونی منطقه مازندران پیروی کرده است. در حالی که برج های آرامگاهی الگوهای رایج معماری آرامگاهی قبل از دوره قاجار در منطقه مازندران میباشد. همه موارد فوق نشان میدهد که خاندان ابن شهرآشوب، خاندان بسیار بزرگی بودند که از حوالی قرن چهارم و پنجم تا عصر قاجار در منطقه مازندران میزیسته اند و در میان اهالی مازندران از ارج و قرب بالایی برخوردار بوده و همچنین این خاندان تاثیر زیادی بر جریان شکل گیری مذهب شیعه 12 امامی و تثبیت ان در طول تاریخ منطقه داشته اند. شایسته است که تحقیقات و پژوهشهای جامعی در زمینه خاندان ابن شهرآشوب صورت گیرد.
شکل 1: مسیر دسترسی به روستای بنگرکلا- منبع: بابل شهر بهارنارنج (بازترسیم: نگارنده)
شکل 2: پلان موقعیت و بافت پیرامونی بقعه ملامحمدبن شهرآشوب – منبع: نگارنده
شکل 3: پلان بقعه (وضع موجود) – منبع: نگارنده شکل 4: سه بعدی عمومی بقعه – منبع: نگارنده
شکل 5: نمای جنوبی بقعه – منبع: نگارنده شکل 6: برش عرضی بقعه – منبع: نگارنده
شکل 7: نمای جنوبی و غربی بقعه ملامحمد بن شهرآشوب بابلی شکل 8: زیارتنامه موجود در بقعه – منبع: نگارنده
شکل 9: کتیبه آجری بصورت برجسته در نمای جنوبی – شکل 10: ضریح چوبی بقعه و فضای داخلی بقعه- منبع: نگارنده
شکل 11: نمای غربی بقعه شیخ کبیر و ملانصیرا – شکل 12: نمای جنوبی بقعه شیخ کبیر و ملانصیرا – منبع: نگارنده
شکل 13 و 14: تزیینات بندکشی در روی ستونهای آجری و بدنه دیوار بقعه ملامحمد بن شهرآشوب بابل – منبع: نگارنده
شکل 15: تزیینات بندکشی در روی ستونهای آجری و بدنه دیوار بقعه ملانصیرا و شیخ کبیر بابل- منبع: نگارنده
شکل 16: آرامگاه ابن شهرآشوب ساروی در شهر حلب کشور سوریه – منبع: سایت عبرت پژوهی
شکل 17: برج آرامگاهی دبیرصالحانی کجور شکل 18: برج آرامگاهی درویش فخرالدین بابل- منبع: نگارنده
شکل 19: تصاویر تعدادی از برجهای آرامگاهی قرون مختلف در شهرستان ساری – منبع: آرشیو اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران
شکل 20: بررسی تطبیقی پلان بقعه ملامحمدبن شهرآشوب در شهرستان بابل از دوره قاجاریه (پلان مستطیل شکل – راست) با پلان بقعه دبیر صالحانی کجور شهرستان نوشهر از دوره سلجوقی – ایلخانی (پلان 8 ضلعی با ملحقات دوره بعدی – چپ)
پی نوشت ها :
1. کارشناس ارشد مرمت و احیاء بناها و بافتهای تاریخی، دانشگاه هنر اصفهان. مدیرگروه مرمت ابنیه تاریخی موسسه آموزش عالی نیما محمودآباد. مدرس مدعو دانشکده هنر و معماری دانشگاه مازندران – pirzad.maremat@gmail.com
2. اثبات این مطلب به تحقیقات کتابخانه ای گسترده ای نیاز دارد که از حوصله این بحث خارج است.
3. این موضوع به تحقیقات و بررسی های بیشتری در سطح منطقه نیاز دارد.
4. مشتو: سوراخ هایی در دیوار برای کارگذاشتن داربست. – فرهنگ مهرارزی ایران, ص 411
5. شیرسر: پیش آمدگی در پیشانی ساختمان در رخبام, تا نما را از آب باران نگه دارد. – فرهنگ مهرازی (معماری) ایران، ص 295
6. رف: تاغچه بالای دیوار – فرهنگ مهرازی (معماری) ایران, ص 235
7. متاسفانه نگارنده درباره این موضوع به اطلاعات خاصی دست نیافت.
8. نگارنده در طی فعالیتهای مرمتی در بخش کرسی چینی و پی به بقایای بنای قدیمی دست نیافت.
9. اثبات موضوع بالا به تحقیقات بیشتری، در زمینه های معماری، تاریخی، باستان شناسی و … نیاز دارد.
1. گدار، آندره، هنر ایران، ترجمه بهروز حبیبی، چاپ سوم، تهران، دانشگاه شهید بهشتی، 1377.
2. پیرنیا، محمدکریم، سبک شناسی معماری ایرانی، نشر معمار، 1383.
3. ستوده، منوچهر، از آستارا تا استار آباد، جلد سوم و چهارم، چاپ دوم، تهران، وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1374.
4. درگاهی، زین العابدین، ابن شهرآشوب ساروی، چاپ اول، تهران، نشر رسانش نوین، 1391.
5. گروه مولفان، بابل شهر بهار نارنج، چاپ اول، تهران، نشر چشمه، زمستان 1379.
6. نیاکی، جعفر، بابل شهر زیبای مازندران، جلد اول، چاپ دوم، تهران، سالمی، 1383.
7. قبادیان، وحید، بررسی اقلیمی ابنیه سنتی ایران، دانشگاه تهران، 1385.
8. رفیعی سرشکی، بیژن، فرهنگ مهرازی (معماری) ایران، چاپ اول، تهران، مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن، 1382.
9. پیرزاد، احمد، «مطالعه، شناخت و پژوهش معماری بقعه ملامحمدبن شهرآشوب شهرستان بابل»، دوفصلنامه تخصصی مرمت و پژوهش، شماره 9. پاییز و زمستان 1389.
10. آرشیو اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی مازندران.
11. سایت عبرت پژوهی
12. تحقیقات میدانی نگارنده در طی فعالیت های مرمتی سالهای 1382 الی 1384.