گردشگری مذهبی یا گردشگری دینی (Religious tourism)، گردشگری ایمانی یا گردشگری مؤمنانه یا گردشگری متدیّنانه (faith tourism)، گردشگری مقدّس (sacred tourism)، گردشگری معنوی (spiritual tourism) یا گردشگری و معنویت (Tourism and Spirituality)؛ بررسی شباهت ها و تفاوت ها:
مطالعات بسیاری روی موضوع معنویت صورت گرفته است که بستر گردشگری را در خود ندیده است. به طور مثال «عظیمی» و «رحیمی» معنویت را مفهومی نامشخص، مبهم و قابل تفسیر عنوان کردند که درک آن وابسته به بررسی زمینه ی فرهنگی و مفهومی این مفهوم دارد (عظیمی و رحیمی، 1331 ).
ویلسون و همکاران در مطالعه ای با استفاده از روش پدیدار شناسی موضوع معنویت را در سفر مورد بررسی قرار داند که یافته های آنها نشان داد می توان سفر و گردشگری را به عنوان بستری مناسب برای درک معنوی شناخت(ویلسون، مکینستون و زهرا ، 2113 ).
چالش های موجود در مبانی نظری گردشگری و معنویت بسیار کم و تازه می باشد. ایمانی خوشخو، شفیعا و صباغ پور در مطالعه ای به دنبال تبیین مفهوم معنویت در گردشگری با استفاده از تحلیل محتوا بودند که پژوهش ابتدایی در کنفرانس گردشگری و معنویت منتشر شد و اقدامات تکمیلی به دست آمده موجبات توسعه ی الگو و انتشار آن در نشریه ی علمی پژوهش مطالعات گردشگری دانشگاه علامه را فراهم کرد.
در این پژوش چالش درک مفهوم گردشگری به همراه معنویت مطرح شد و نهایتا گردشگری و معنویت به ابعاد رسیدن به تعالی، رسیدن به معنا و رسیدن به درک متقابل خلاصه گردید.
این مطالعه نشان داد که مفهوم معنویت و درک متفاوت شرقی ها و غربی ها در کنار مدرن ها و سنتی ها از آن موجبات ابهام در مفهوم «گردشگری و معنویت» شده است (ایمانی خوشخو، صباغ پور و شفیعا 1331؛ ایمانی خوشخو، شفیعا و صیاغ پور 1331 ).
محقق داماد در مقاله ای موضوع «گردشگری و معنویت» را از دیدگاه قرآنی مورد بررسی قرار داد و این مفهوم را از زاویه ی فواید و منابع مورد شناسایی قرار داد. در این مطالعه انواع سفر از دید عرفان مورد شناسایی قرار گرفت و اهداف سفر زمینی که می تواند زمینه ی معنویت را فراهم سازد عنوان شد.
تفریح، اکتساب معیشت، تحصیل دانش، همنشینی با دوستان از جمله ی این اهداف می باشد که می تواند ابعاد معنویت را دارا باشد (محقق داماد، 1331 ).
جهانیان و رستگار در مطالعه ای شش رویکرد را برای «گردشگری معنوی-مذهبی» عنوان کردند که از طریق مطالعات اسنادی به دست آمده بود.
رویکردهای جغرافیایی، تاریخی، اقتصادی، کاربردی و جامعه شناسی از جمله مواردی است که برای درک این مفاهیم قابل استفاده می باشند (جهانیان و رستگار، 1331 ).
ایمانی خوشخو، شهرابی و عراقی دیدگاه ادیان نسبت به «گردشگری و معنویت» را مورد بررسی قرار داند و امکان مقایسه و شناخت بهتر مفاهیم معنویت، مذهب و ترکیب آنها با گردشگری را ارائه نمودند (ایمانی خوشخو، شهرابی و عراقی، 1331 ).
شارپلی در مطالعه ای نشان داد که ارتباط نزدیکی بین «گردشگری» و «زیارت» وجود دارد و مفهوم معنویت مقوله ای بین این دو مفهوم است. وی با بیان کردن از مذهب تا معنویت و سپس تا معنویت، نزدیکی این دو مفهوم را متذکر شد و چالش کرد تا ابعاد غیر مذهبی معنویت در گردشگری نوین را عنوان کند (ایمانی خوشخو و دیگران، 1331 ).
آنچه مسلم است، هیچ مطالعه ای تا به حال به دنبال شفاف سازی مفهومی و تفاوت بین مفاهیم ذکر شده تحقیق را نداشته است و چالش های صورت گرفته به عنوان هدفی جانبی در مطالعات موجبات شفافیت این تفاوت ها و شباهت ها را فراهم نساخته است.
یافته ها:
گردشگری و مذهب:
همانطور که ذکر شد ریشه ی گردشگری را از مذهب و اعمال مذهبی دانسته اند (31-12 / ف1 ).
ادیان و آیین های برگزیده، زمینه ی حرکت به سمت زیارت گاه های خاص را فراهم کردند. در حالی که حمل ونقل به شکل امروزی نبوده، خیلی سفر عملی سخت و پر مشقت شناخته می شده است و این باور و اعتقاد مذهبی بوده که سفر زیارتی تا مقصد با تمام سختی ها و مشکالت را برای زایرین ممکن می نموده است. لذا تنها عشق و ارتباط معنوی با اماکن زیارتی سختی های سفر را تبدیب به شیرینی کرده و معنویت برآمده از سفر زیارتی شکل و قالبی مشخص به خود گرفته است(11:2-11:1/ف1)
بنابراین بین گردشگری و مذهب نوعی ارتباط دو جانبه وجود دارد از نوع فرزند و مادر و می توان گفت که گردشگری زاییده ی مذهب است اما پس از بلوغ و توسعه، خود را در سطحی بالاتر از مادر قرار داده، به تولید معنویت اقدام پرداخته و علی رغم دوری از ذات مذهبی خود، به قابلیت برآورده سازی خواسته های معنوی را دارا می باشد. فرزندی که ابزار تولید ارزش معنوی برای یک دسته از دیدگاه های اعتقادی بود، در کالبد خود جنبه های معنویت را پروراند و در گونه های مختلف، این صفت زایندگی و ژرف اندیشی را عرضه کرد ( 3-1 / ف31 .)
گردشگری مذهبی از دید اقتصادی:
یکی از وجهه های غیر قابل انکار از گردشگری مذهبی، بعد اقتصادی و منافع حاصله از آن است. اجتماع تعدادی از زائرین در مکانی مشخص و انجام مراسمی تعریف شده با کشاندن تقاضای گروهی از انسان ها با سبک زندگی نسبتا مشابه همراه می شود. این موضوع به اقتصاد منطقه ای و ملی میزبان اثرگذار است و در کنار تولید معنویت برای گردشگران، چرخ های اقتصادی میزبان را می چرخاند (1- 1 / ف 32 ).
بنابر این گردشگری مذهبی مانند سایر گردشگری ها اما با استعداد هدایت مسیر رفتار مصرف کننده به واسطه ی پاره ای از مناسک و مبادی رفتاری امکان توسعه ی اقتصادی مقصد و برنامه پذیر شدن اقدامات آتی را فراهم می سازد.
تقاضای در گردشگری مذهبی از نوع کشش ناپذیر است، به این معنا که تغییرات قیمتی در تقاضای گردشگران کمترین تاثیر را دارد.
ذات اجباری بودن این سفرها و وجود اعتقادات و ارزش های دینی باعث می شود که الزام به سفر مقوله ی قیمتی را بی اثر یا کم اثر کند و فضای مدیریت اقتصاد مقصد از تحرکات ناگهانی تقاضا در امنیت قرار گیرد. به عنوان مثال مسلمانی که سفر حج جز ملزومات
دینش است برای انجام سفر قیمت بلیط و هزینه های سفر مانع از انجام سفر نمی شود . اما سفری که که خانواده ای برای آخر هفته خود برنامه ریزی کردند، به دلیل بالا بون قیمت بلیط امکان تغییر مقصد یا نوع گردشگری وجود دارد. (11:1-33/ ف1.)
یکی از مولفه های مهم اقتصادی گردشگری مذهبی در مدیریت پذیر بودن اقتصاد میزبان است، چرا که این الزام و اجبار به فعالیت های زیارتی گونه از رفتارهای ثابت و قابل پیش بینی را فراهم خواهد کرد و حاشیه ی امنی برای جامعه ی میزبان فراهم خواهد کرد.
گردشگری مذهبی به سبک مدرن:
تعریف امروزی گردشگری مذهبی، سفر به اماکن مقدس مذهبی است که در درون خود دارای یک سلسله باورهای مذهبی است. اما فعالیت همه ی گردشگران الزاما بر اساس اعتقاد و الزام نیست، الگو تجربه ی خاص و فردی بیشتر از الزامات جمعی تعریف شده است.
اگر گردشگران برای انجام اداب و رسومی خاص به این اماکن مقدس رفته باشند در واقع باور و اعتقاد به آن دین داشته باشته اند و از آنها به عنوان زائر در گردشگری مذهبی (لقب) یاد می شود. اما اگر به صرف علاقه و جدای از اعتقادات مذهبی به این مکان های مقدس مشرف شوند در طیف دیگر گردشگری مذهبی قرار دارند که چیزی به غیر از زائر به حساب می آید.
شاید این سمت طیف را بتوان مشاهده گر یا مشاهده کننده نامید. در واقع گردشگری مذهبی با توجه به خود جاذبه و مکان مقدس تعریف می شود، حال چه شخص بازدید کننده باور به آن دین داشته باشد و چه نداشته باشد (11-23/ ف21.)
گردشگری و معنویت:
گردشگری معنوی یا گردشگری و معنویت ؟
بین گردشگری معنوی و گردشگری و معنویت فرق است، اما آنچه در میان عامه مرسوم و مستدل شده است گردشگری معنوی به عنوان یک گونه ی خاص گردشگری مانند گردشگری ورزشی، طبیعی و.. است.
این گونه از نام دادن و نسبت داد معنویت به گردشگری نیز تقلیل قابلیت های معنایی انسان در ادراک معنویت و اختصاص معنویت به گونه ای خاص از گردشگری است که از نظر نظری و عملی جای سوال دارد. همین گرایش ناصحیح به پذیرش گردشگری معنوی باعث شده است که اولین برداشت ها به سمت گردشگری مذهبی و زیارت هدایت شود، چرا که مصداق اصلی معنوی است (11:2-21:1/ ف1 ).
به نظر با نپذیرفتن مفهومی مثل گردشگری معنوی و استفاده از ترکیب گردشگری و معنویت، می توان از این چالش مفهومی و ضعف در انتقال مفهوم کاست. این گونه نام گذاری ها می تواند ریشه های تجاری یا کارهای بیشتر اقتصادی را یادآور کند که به دنبال عنوان سازی و انتصاب مضامین ذهنی خود به گزینه های پول ساز است. گردشگری شاخ گاو، گردشگری فیل و… انواعی از گردشگری های غیر نظری هستند که به واسطه ی همین
طرز تفکر شکل گرفته اند ولی به عنوان یک گونه یا الگوی گردشگری قابل پذیرش نیستند (12:1-31:3/ ف3)
مولفه های معنویت و ارتباط آن گردشگری:
وقتی معنویت و گردشگری در کنار هم گفته می شود در واقع پلی بین این دو مقوله معنویت و گردشگری شکل می گیرد. پس باید مولفه های معنویت را شناسایی کرد که قابل ارتباط با گردشگری است. مولفه هایی مثل دین، اخلاق، سلامت، روحیه در ارتباط با
مفاهیم غیر مادی فرهنگ، تاریخ، محیط زیست، محیط انسان ساز و…امکان اتصال این پل را فراهم می سازد.گردشگری را با نگاه ظاهری و سطحی به خوشگذرانی، خوردن، آشامیدن، وسیله خوب سفر خلاصه کرده اند در حالی که اتصال این پل می تواند تعاریفی مثل آسایش، به خود آمادن، به درک رسیدن، به فکر واداشته شدن، متحول شدن و … را به همراه داشته باشد (11:1- 3/ ف11 ).
لذا مقوله های معنوی که می تواند گردشگری را از کالبدی فیزیکی به بستری معنوی و فرهیخته تبدیل کند، به ذات و جنس گردشگری بر مبنای هدف، نیت گردشگر در اقدام به سفر، آمادگی گردشگر برای دریافت مفاهیم و تعمق روی آنها، وجود همراهان و کمک رسان های تسهیلگر معنوی و نیازهای فردی و جمعی برای دریافت مضامین غیر مادی دانست (11:3-21:1/ ف1).
گردشگری و معنویت به سبک مدرن:
زندگی مدرن به دلیل درگیر شدن با زندگی ماشینی انسان های امروزی را از عبادت و تعمق در آموزه های دینی دور کرده است. به همین دلیل گردشگران امروزی به دنبال استفاده و درک مفاهیم و مضامین سریع از زمینه ی کوتاه و فشرده ی گردشگری هستند
(11:2-11:1/ ف1).
موضوع گردشگری اصالتا یک فعالیت معنوی است ولی نه به این معنا که معنویت فقط منحصر به فرار از تنش های زندگی مدرن است. معنویت یک سطح آن است و بشر آنقدر درگیر این زندگی مدرن شده است که فقط فرار از روزمرگی و زندگی مدرن را معنویت دیده است. در حالی که فرار از روزمرگی صرفا بهانه ای برای درک معنویت است و نه کل آن. اما به دلیل دید بسیار محدودی که این زندگی مدرن ایجاد کرده است، گردشگران نیازهای سطوح اولیه ی خود را دنبال می کنند و تعالی را در رهاسازی عقده های سطحی ولی مستمر خود یا همان روزمرگی جستجو می کنند. انسان های امروزی گردشگری و معنویت را تنها دوری از دغدغه های روزمره و آرامش به وجود آمده در سفر می دانند در صورتی که معنویت آن چیزی است که انسان را به درک واالیی برساند (31:13- 11/ ف13 ).
درک والا می تواند از مبانی فلسفی نظم در هستی، سادگی در عین پیچیدگی، هدف مندی جهان هستی سرچشمه بگیرد تا سطوح جسمی و فیزیکی انسانی. اما آنچه به عنوان یک مقوله ی قابل پذیرش مطرح است، گردشگری و معنویت در سبک مدرن به دنبال تجربیات سریع، رفع نیازهای موضعی، نفس گرفتن برای کارهای روزانه ی پر هیاهوی زندگی عادی، رسیدن به حس آرامش از دست رفته، انجام کارهای عقب افتاده، مطالعه ی کتاب های خوانده نشده در سفر و موارد مشابه خلاصه شده است که به نظر برداشتی سطحی و سبک از مفهومی عمیق و راهگشاست(21:1-12:1/ ف31).
در دیدگاه های مدرن، اماکن مقدس دارای جاذبه هایی هستند، حتی برای کسانی که اعتقاد و باور مذهبی ندارند. این جاذبه ها فرصت حضور این افراد در این اماکن را فراهم می سازد و رویکرد فردی و جمعی آنها موجب خواهد شد که سطحی از آرامش تا منقلب شدن و پی بردن به مفاهیم عمیق دینی را جستجو کند. موقعیت خاص این مکان ها، نیایش ها، دعاها، عبادت ها و تماشای آنها با دیده ی یک ناشناس، حسی غیر مادی را منتقل می کند که از آن به گردشگری و معنویت با دیدگاه مدرن یاد می شود. هر فرد بر اساس نیاز خود، با آزادی عمل، بدون وابستگی به دیدگاه های اطرافیان، آنچه می خواهد دریافت می کند و به آن احترام می گذارد (11:1-33:1 /ف33).
گردشگری و معنویت با دید روان شناختی:
گردشگری دارای مظاهر مختلفی مادی مثل غذا، هتل، ترانسفر و … است. اما با نگرشی عمیق تر، اگر قرار باشد همین عوامل و مظاهر مادی عاملی بر ماندگانی و بی مثالی گردشگری شود، چه تفاوتی بین غذای مصرف شده در خانه با مقصد گردشگری، یا چه چیزی آرامتر از تخت خواب شخصی در اتاق خانوادگی خود آدم است؟ اگر قرار بر این باشد که گردشگری از زاویه ی نیازهای مازلو نگاه شود و تاکید صرف بر سه گانه ی مقدس و عناصر عینی آن شود، گردشگر نیازمند و وابسته به سطوح اولیه ی این هرم فرض شده است.
چیزی که گردشگری را متمایز از سایر فعالیت ها کرده است و آن را تجربه ای فوق العاده و غیر قابل فراموشی کرده است، بعدی دیگر است که می توان از آن به معانی و مفاهیم و احساساتی یاد کرد که جلوه های معنویت را برجسته می کند.غذای در خانه با غذای در
صحرا این تفاوت را دارد که در کنار برآورده سازی نیازهای جسمانی، غذای در صحرا بعدی از روح و روان انسان را نیز سیر می کند.
غذای در صحرا با حس یکپارچه شدن با آرامش، سکوت و بی نهایت گره خورده است (21:1-21:3/ ف3 ).
کویر یا دریا به عنوان یک نماد در گردشگری می توانند مظهر معنویت شوند. فردی که از بازدید آنها باز می گردد، آرامش، عظمت، سادگی و بخشندگی را از این پدیده ها دریافت می کند و می تواند به اندازه ی توان و قوت خود، فردی معنوی شده باشد (11:1-11:1/ ف1.)
با این مثال مشخص است که معنویت یک نسبت به یک گونه ی گردشگری نیست بلکه بعدی است مفهومی در درون تمامی گونه های گردشگری. لذا گردشگری معنوی نباید به عنوان یک گونه ی گردشگری محدود شود در صورتی که هر نوع از گردشگری می تواند
معنویت را شامل شود. این میزان بعد معنوی وابسته به استعداد های درونی گردشگر قابلیت برجسته شدن و غلبه با سایر ابعاد دارد.
لذا مسئله و موضوع حائز اهمیت معنویتی است که فقط در نوع گردشگری زیارتی و مذهبی محدود شدنی نیست بلکه معنویتی است که در تفریح و فعالیت های روزانه نیز قابل وصول است (11:3-11:1/ ف1).
لذا این ادعا که ادراک معنوی از گردشگری صرفا به بازدید از یک مکان مذهبی قابل خلاصه شدن است، جای سوال قرار دارد. پس می توان پذیرفت اعتقادات مذهبی به عنوان رویکردی برای کانالیزه کردن و جهت دادن به ادارک معنویت قابل استفاده و کاربری است
ولی الزاما دلیل علّی برای این پدیده نمی باشد. باورهای روحانی، حس خداجویی و درک نیروی برتر در درون هر انسان به صورت فطری قرار گرفته است و گردشگری و معنویت را تعریف و تفسیر پذیر می کند (11:1-21:1/ ف2).
«گردشگری مذهبی» در مقابل «گردشگری و معنویت»:
در هر دو نوع گردشگری «گردشگری مذهبی» و «گردشگری و معنویت»، گردشگر با هدف از مبدا به سمت مقصد جابه جا می شو د و این جابه جایی فیزیکی و رفتن از مبدا به سمت مقصد و بازگشت به مبدا وجود دارد.
«گردشگری مذهبی» به نوع خاصی از سفر که درونش از مضامین ،مفاهیم ،دیدگاه های دینی ،ارزش ها ،مقیدات (دین حامل مقیدات است چه بتواند مسیر بدهد، چه حکومت کند، چه خوب و بد را جدا کند) است. اما «گردشگری و معنوییت» نوعی از سفر را در نظر دارد که علاوه بر رفت و برگشت مشترک با گردشگری مذهبی، فرد نقش مهمی در معنوی شدن آن گردشگری دارد. گردشگری و معنویت به دنبال تعمق و ژرف نگری است که می تواند موجبات شادابی و تغییرات روحی فرد را فراهم سازد. شادابی که از یک ورزش اسکی یا مسافرت دریایی به دست می آید، می تواند معنوی باشد اگر از راه درک معنوی به دست آمده است.
این گونه از گردشگری را نمی توان گردشگری مذهبی دانست، اما می توان گردشگری و معنویت خواند. پس تفاوت این دو تفاوت دیدگاه ها است «گردشگری و معنویت»، معنویت را درونی می داند اما «گردشگریِ مذهبی»، معنویت را در نمادها، قرادادها، شرایط و مبانی جا داده است که پیروی از آنها موجبات تجربه ی معنوی است (11:1- 11:1/ ف1 ). «گردشگری مذهبی» نوعی گردشگری است که در آن مهم بودن مذهب و دیدگاه های ارزشی باعث سفری است ترکیب شده از آداب و رسوم. اما «گردشگری و معنویت»، الزام مناسک و آداب و رسوم را شامل نمی شود و فقط استعداد فردی برای دریافت مضامین و مفاهیم و اتصال با معبود و طبیعت است.
یافته ها:
این پژوهش کیفی در جهت شفاف سازی مفاهیم کاربردی در زمینه ی معنویت و مذهب و گردشگری بود. مصاحبه ها و مستندات نشان داد که واژه ی «گردشگری معنوی» یک واژه ی مبهم و در عین حال کاهش دهنده ی مفهوم معنویت است، زیرا که گونه ای خاص
از گردشگری را محل حلول و ظهور معنویت دانسته است در حالی که معنویت مقوله ای بسیار گسترده، عام، فردی یا گروهی است که در هر جا و مکانی قابل ادراک است. گردشگری از نظر ریشه شناسی به زیارت و سفرهای زیارتی باز می گردد که این سبقه ی تاریخی باعث شده تا نگرش معنوی آن را از نوع زیارتی و دینی برداشت کنند. در حالی که گردشگری مذهبی و زیارتی نوعی خاص، محدود و کوچک از معنویت را در خود دارد. هر چند که این گونه از گردشگری دارای ارزش ها و سودمندی های بسیاری برای جامعه بشری
بوده و خواهد بود اما با این نگرش، معنویت را مقوله ای صرفا دینی و مختص به ادیان خواهیم داشت. در حالی که معنویت در گروه های اجتماعی غیر دینی و سکولار نیز تعریف شده و قابل کنکاش است. لذا تعریف واژه ی گردشگری و معنویت می تواند حقیقتی
فلسفی را نمایش دهد که گردشگری کالبدی است پر استعداد با فعالیت ها، اتفاقات و تعاملات بسیار زیاد بین گروه های اجتماعی، انسان ها و محیط زیست، انسان ها و محیط انسان ساخت و انسان ها با خدا و نفس شان. لذا هر کدام از گونه های گردشگری حامل
پیام معنوی است و اگر غیر از این باشد، تجربه ی گردشگری را می توان در محل سکونت با مصرف همان مواد خوراکی و تغییر تعاملات به دست آورد. در حالی که تجربیات گردشگری چیزی بیش از یک تجربه ی فیزیکی، جغرافیایی و قابل لمس است و بعد دیگر این
فعالیت همان معنویت است. با رویکردی عالمانه به گردشگری می توان مفهوم «گردشگری و معنویت» را به عنوان سایه بانی بالای سر تمامی گونه های گردشگری دانست که امکان تزریق مفاهیم و لذت های روحانی را برای گردشگران فراهم می سازد. به نظر می رسد
بررسی مکانیزم های تاثیر پذیری گردشگران از المان های معنوی سفر با توجه به انواع سفر، در کنار شناسایی عناصر تسهیلگری که بتوانند گردشگری را به گردشگری و معنویت تبدیل کنند یک پیشنهاد مطالعاتی کاربردی و عملی برای پژوهشگران آتی خواهد بود.
منبع: https://b2n.ir/d27989
تنظیم از:
تحریریه پایگاه اطلاعرسانی دامونباغ