آرامگاه شیخ طبرسی (shrine of sheikh tabarsi) واقع در بین روستای افرا و شیخ کلی دهستان بالاتجن بخش مرکزی شهرستان قئمشهر استان مازندران

آرامگاه شیخ طبرسی (Tomb of sheikh tabarsi):

ابومنصور احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی فقیه، محدث و متکلم شیعه در قرن ششم هجری قمری و صاحب کتاب مشهور «الاحتجاج» است.

از تاریخ تولد و وفات وی و جزییات زندگی او اطلاعاتی در دست نیست. تنها نکاتی که درباره زندگی او بیان شده است اینکه محمدعلی مدرس تبریزی در ریحانة الادب و محمدباقر خوانساری در روضات الجنات او را از اهالی مازندران دانسته و سید محسن امین در اعیان الشیعه نیز وی را هم عصر و خویشاوند فضل بن حسن طبرسی نویسنده تفسیر «مجمع البیان» ذکر کرده است.

استاد سرشناس طبرسی، مهدی بن ابی حرب مرعشی است که طبرسی به‌واسطه او از شیخ صدوق روایت نقل می‌کند. مشهورترین شاگرد طبرسی هم ابن شهر آشوب مازندرانی است.

 آرامگاه شیخ طبرسی در پنج کیلومتری خارج قائمشهر، بین روستای افرا و شیخ‌گلی از توابع دهستان بالاتجن از بخش مرکزی قائمشهر واقع شده‌ است و از دیدنی های اطراف دامون باغ به شمار می‌رود. 

«آرامگاه شیخ طبرسی» از نظر مختصات جغرافیایی در 52 درجه و 80 دقیقه طول شرقی و 36 درجه و 43 دقیقه عرض شمالی قرار دارد.

                                              ***

این مکان از نظر زمانی 7 دقیقه و از نظر مسافت 2.5 کیلومتر با دامون باغ فاصله دارد.

آرامگاه شیخ طبرسی

درباره کتاب احتجاج طبرسی:

الإحْتِجاجُ عَلی أهْلِ اللّجاج مشهور به الاحتجاج کتابی کلامی و به زبان عربی نوشته ابومنصور، احمد بن علی بن ابی طالب طبرسی از علمای قرن۶ قمری است. این کتاب در بیان احتجاحات (بحث و استدلال) پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) و برخی از پیروان آنها با مخالفان خود از فرقه‌های مختلف است. برخی از عالمان شیعی در انتساب کتاب اشتباه کرده و آن را به فضل بن حسن طبرسی صاحب تفسیر مجمع البیان نسبت داده‌اند.

احتجاج دارای ترجمه‌ها و شروح متعددی است و بسیاری از بزرگان بر آن اعتماد کرده‌اند.

پیشینه

در طول تاریخ اسلام، بسیاری از بزرگان، با انگیزه اثبات حق و رد باطل، کتاب‌هایی با عنوان و موضوع احتجاج نوشته‌اند یا فصولی از کتاب خود را به نقل احتجاجات در موضوعات گوناگون اختصاص داده‌اند. نزدیک به ۲۰ عنوان کتاب با نام «الاحتجاج» در میان کتب شیعه به چشم می‌خورد. اولین کتابی هم که در این باره و با نام «الاحتجاج» نوشته شد، کتاب «محمد بن ابى عمير» از اصحاب امام هفتم(ع) بود.

نام اصلی کتاب

بنا بر آن چه در خطبه ابتدایی کتاب آمده، نام کتاب «الاحتجاج» بوده و اشاره‌ای به نام «الإحتجاجُ‏ عَلی أهلِ اللّجاج» نشده است، هر چند دیگران این کتاب را به نام دوم معرفی کرده‌اند. این کتاب به «احتجاج طبرسی» نیز شهرت دارد. این کتاب شامل بحث‌ها، مناظرات و استدلال‌های معصومین (ع) و بزرگان دین با مخالفان در موضوعات مختلف است.

انتساب کتاب

صاحب کتاب لؤلؤة البحرین می‌نویسد:

برخی از متأخّرین أصحاب ما در نسبت دادن کتاب احتجاج به أبو علی طبرسی مؤلّف تفسیر مجمع البیان اشتباه نموده و از جمله ایشان محدّث امین استرآبادی و پیش از او صاحب رساله مشایخ الشّیعه، و پیش از او محمّد بن أبی جمهور أحسائی در کتاب عوالی اللئالی است. همچنین از جمله اشخاصی که در این باره اشتباه و غفلت نموده قاضی نورالله شوشتری در مجالس المؤمنین است.

انگیزه نگارش

طبرسی در مقدمه الاحتجاج می‌گوید:

آن چه باعث شد من چنین کتابی تألیف کنم، این بود که عده‌ای از شیعیان امامیه دست از استدلال و بحث با مخالفان برداشته‌اند و می‌گویند این کار بر ما روا نیست زیرا پیامبر و ائمه (ع) هیچ گاه جدال نکرده‌اند و به شیعه نیز چنین اجازه‌ای نداده‌اند؛ لذا تصمیم گرفتم در یک کتاب بحث‌های بزرگان را با مخالفان در اصول و فروع دین جمع کنم. طبرسی در ادامه متذکر می‌شود که نهی آنان از مجادله، نسبت به افراد ضعیف در دفاع ا ز دین و عقاید بوده است، نه افراد مبرز و توانا برای ابراز حق و دفاع از باطل.

ارزش و اعتبار روایات کتاب

کتاب الاحتجاج از کتب معتبری است که علما به آن اعتماد دارند و بدون هیچ دغدغه‌ای روایات آن را نقل می‌کنند. تنها اشکالی که متوجه روایات کتاب شده آن است که اکثر روایات آن مرسل است و هیچ سندی در کتاب برای آن‌ها یافت نمی‌شود.

مصنف در مقدمه کتاب می‌نویسد: من بجز روایات تفسیر امام عسکری بقیه روایات کتاب را بدون سند آورده‌ام زیرا یا اجماع بر آن‌ها هست یا موافق عقل‌اند یا در کتب مخالف و موافق مشهورند و روایات تفسیر منسوب به امام عسکری (ع)را با ذکر سند در ابتدای آن‌ها آوردم، چرا که از حیث شهرت مانند بقیه روایات کتاب نیستند. با این سخن طبرسی، تمام علما با وجود روایات بدون سند، آن را پذیرفته و بدان اعتماد کرده‌اند.

احتجاج در نگاه علما و بزرگان

بسیاری از بزرگان شیعه مانند شیخ حر عاملی در امل الآمل، خوانساری در روضات الجنات، خویی در معجم رجال الحدیث و دیگران، آن را کتابی نفیس، نیکو و دارای فوائد بسیار دانسته‌اند.

ترتیب مطالب

طبرسی کتابش را با نقل آیاتی چند از قرآن کریم درباره احتجاج و جدال احسن و فضیلت این کار آغاز کرده است. مانند: آیه ۱۲۵ سوره نحل وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ و با آنان به [شيوه‌اى‌] كه نيكوتر است مجادله نماى. و آیه ۲۹ سوره عنکبوت وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ و با اهل كتاب، جز به [شيوه‌اى‌] كه بهتر است، مجادله مكنيد. هم چنین در همین قسمت روایتی از پیامبر(ص) نقل کرده که فرمود: نَحْنُ الْمُجَادِلُونَ فِي دِينِ اللهِ عَلَى لِسَانِ سَبْعِينَ نَبِيّاً. ما در راه (تبلیغ) دین خدا از زبان هفتاد پیامبر مجادله می‌کنیم. آخرین مطلب کتاب احتجاج نقل مناظره‌ای رمز گونه میان سید مرتضی و ابوالعلاء معری است. طبرسی در پایان این مناظره نقل کرده که چون ابوالعلا معری از عراق بیرون می‌رفت از وی درباره سید مرتضی پرسیدند و او این دوبیت شعر را در وصفش سرود:

يا سائلي عنه لما جئت أسأله‌ ألا هو الرجل العاري من العار
لو جئته لرأيت الناس في رجل‌ و الدهر في ساعة الأرض في دار

«اى پرسش کننده از احوالات و كیفیّات سیّد مرتضى آگاه باش که من چون به خدمتش رسيدم که از او سؤال‌هائى بنمایم او را دريافتم مردى که از انواع عار و ننگ و قذارت مُبرّى و پاكیزه بود. اگر تو به نزد او بروى هر آینه خواهى دید که تمام افراد بشر در یک مرد گرد آمده و تمام روزگار در یک ساعت و تمام بساط زمین دریک خانه جمع شده است.» 

طبرسی پس از نقل این ابیات مطلبی را از کتاب سید مرتضی به نام الرسالة الباهرة في فضل العترة الطاهرة در باره مقدم بودن ائمه (ع) برتمام پیامبران جز پیامبراکرم(ص) نقل کرده است و کتابش را با نقل این مطلب پایان برده است. سید مرتضی در این رساله اثبات کرده که به اتفاق شیعه امامیه معرفت آنان مانند معرفت خداوند در حکم ایمان و اسلام است و جهل به مقامشان خروج از ایمان و اسلام است. سید مرتضی هم چنین گفته است که به اعتقاد تمام پیروان شافعی‌ صلوات بر پیامبر(ص) در تشهد آخر نماز واجب و از ارکان نماز است و بیشترشان صلوات بر آل محمد را مثل صلوات بر پیامبر در تشهد واجب می‌دانند و در هر حال چه صلوات را واجب بدانند یا مستحب باید که در حق اهلبیت(ع) معرفت حاصل کنند. 

ترجمه‌ها و شروح

ترجمه‌ها

  1. ترجمه مولی نظام‌الدین احمد غفاری مازندرانی.
  2. ترجمه‌ای از جعفری.
  3. ترجمه ابوالحسن، علی بن حسن زواری، مفسر و شاگرد محقق کرکی با نام «کشف الاحتجاج».
  4. ترجمه عمادالدین قاری استرآبادی.
  5. ترجمه با نام «كشف الاحتجاج» از ملا فتح‌الله کاشانی (متوفای ۹۸۸ق) که همراه با شرح کتاب است.

شروح

  1. شرح ملا فتح الله کاشانی.
  2. شرح میرزا ابوالحسن بحرانی (متوفای ۱۱۹۳ق) از علمای بزرگ دوران زندیه در شیراز.
  3. شرح سید احمد بن محمد حسینی مختاری.

نسخه‌ها

  1. نسخه خطّی کتابخانه آستان قدس رضوی.
  2. نسخه خطّی کتابخانه ملک.
  3. نسخه‌ای به خطّ کرمعلی بن محمّد باقر کرمانی پاریزی سیرجانی مشهدی، به خطّ نسخ، مربوط به سنه ۱۳۱۸

ق، دارای حواشی به خطّ نستعلیق است که متعلّق به کتابخانه ملک است.

  1. نسخه خطّی مربوط به کتابخانه ملک، به خطّ نسخ به قلم محمّد بن محمّد علی خاوری، مربوط به سنه ۱۰۶۹ق.

چاپ

  1. در سال ۱۲۶۸ق در ایران
  2. در سال ۱۳۰۰ق در ایران
  3. در سال ۱۳۵۴ق در نجف اشرف
  4. در سال ۱۴۰۳ق در ایران. این چاپ از چاپی عکس‌برداری شده که مربوط به مؤسسه الجواد در بیروت است و چاپی بسیار زیباست که در ابتدای آن مقدمه ای به قلم علامه سید محمد بحرالعلوم آمده است.

تحقیق کتاب توسط سید محمدباقر موسوی خرسان انجام شده است. ایشان علاوه بر استخراج آیات و توضیح کلمات مشکل، مطالب تحقیقی فراوانی آورده که شامل زندگینامه بسیاری از شخصیت‌های مذکور در متن کتاب و روایات فراوانی است که توضیح آن‌ها در پاورقی کتاب آمده است. در پایان کتاب نیز فهرست مطالب کتاب و مطالب حواشی ذکر شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

logo-samandehi