گاو مازندراني: جواهري كم نام و نشان
گاو مازندراني يا گاو جنگلي با جثه كوچك حود در طول چند صد سال نياز شير و گوشت مردم طبرستان را تامين كرده است. هرچند با توجه به تعاريف علمي شايد نتوان اصطلاح نژاد را در مورد آن استفاده كرد، اما به هر حال حداقل به عنوان يك توده بومي (native mass) پرواضح است كه ارزشمند مي باشد. با توجه به تطابق پذيري صورت گرفته در طي صدها سال، اين توده ژنتيكي از نواحي ساحلي درياي كاسپين گرفته تا ارتفاعات بيش از سه هزارمتري رشته كوه البرز به خوبي سازگاري پيدا كرده است. اين توده بومي در مقايسه با نژادهاي خارجي وارده شده به ايران، نسبت به انگل هايي مثل كنه و بيماري هايي از قبيل تيلريوز و بابزيوز كه مي توانند از طريق كنه ها منتقل شوند مقاومت بيشتري دارد. سخت زايي در گاو مازندراني به ندرت اتفاق مي افتد و بنابراين به كمك انسان نيازي ندارد. در ضمن جفت ماندگي هم در آن بسيار نادر است. در مقايسه با نژاد هلشتاين در برابر ورم پستان نيز مقاوم تر است. اين گاو در مراتع متوسط و حتي فقير قابليت تغذيه داشته و از علوفه هاي با كيفيت بسيار پايين مثل كاه برنج مي تواند به خوبي استفاده نمايد. گاو مازندراني چون از زيرگونه Bos indicus يعني كوهان دار آسيايي مي باشد در مقايسه با نژادهاي اروپايي وارداتي كه از زيرگونه Bos taurus مي باشند در برابر تنش گرمايي نيز مقاوم تر است.
هر چند توليد شير گاو مازندراني در مقايسه با گاو هلشتاين كمتر است اما با توجه به جثه كوچكتر و ميزان خوراك مصرفي كمتر، در اين موزد تامل بيشتري لازم است. به ويژه اينكه امروزه از نظر زيست محيطي نيز دام هايي كه متان كمتري توليد مي كنند ارزشمندتر هستند. علاوه براين از آنجايي كه درصد شير گاو مازندراني (حدود 5 درصد) نسبت به هلشتاين (3.5 درصد) بيشتر بوده و با توجه به اينكه درصد چربي شير و ميزان توليد شير باهم رابطه عكس دارند، در مورد جايگزيني گاو مازندراني با نژادهاي خارجي بايد مطالعات بيشتري صورت گيرد.
با توجه با اينكه در بسياري از كشورهاي پيشرفته دنيا براي هر نژاد دام يك اتحاديه ويژه اي وجود دارد كه برنامه هاي بهنژادي آن را پيگيري مي نمايد، متاسفانه براي گاو مازندراني با همه شايستگي هايي كه براي آن ذكر شد حتي يك مركز تحقيقاتي كوچك در مهد پرورش آن وجود ندارد تا پژوهش هاي علمي لازم درمورد اين ذخيره ژنتيكي انجام شود و يا حداقل براي نگهداري اين توده بومي به عنوان يك بانك ژنتيكي خالص براي آيندگان گامي برداشته شود. از طرف ديگر در پرورش سنتي نيز با آميخته گري نسنجيده و بي برنامه، خلوص ژنتيكي آن در معرض خطر قرار گرفته است. با توجه به طرح خروج دام از جنگل مشاهده مي شود كه دامداري هاي متراكم تغيير كاربري داده مي شوند و روزبه روز از جمعيت گاوهاي مازندراني كاسته مي گردد. اين امر زنگ خطر انقراض و نابودي اين ثروت ملي را به صدا درآورده است.
از مظلوميت گاو مازندراني همين بس كه در كشور خودمان كمتر شناخته شده و در اطلس ملي دامپروري ايران در كنار ديگر گاوهاي بومي ايران يعني سرابي، گلپايگاني و سيستاني نامي از گاو مازندراني به ميان نيامده است.
اما از بيم و اميدهاي اين جواهر مغفول مانده كه بگذريم به نحوه پرورش سنتي و آميخته بودن آن با سنت هاي روستايي طبرستان مي رسيم كه در جاي خود بسيار جالب توجه است. به عنوان مثال به هر سن و هر رنگ آن يك نام خاص تعلق مي گيرد كه دامدار آن را به همان نام صدا زده و اين گاو باهوش در زمان هايي همچون شيردوشي به آن پاسخ نشان مي دهد. در زير به برخي از اين نام ها اشاره مي شود:
جنس:
گو: ماده بالغ
تشك يا جونكا: نر بالغ
سن:
ترنوك يا خالوگ: گوساله تازه متولد شده تا يك يا دو ماهگي
گوگ يا گوگزا: گوساله (عنوان كلي)
دِمس: گوساله كمتر از يك سال
ماشُن يا مارشن: يك ساله
مولكي: دو ساله
رچي:سه ساله (براي جنس نر استفاده مي شود)
چِر: گاو نر 4 ساله و بيشتر (يك چر، دو چر و …)
رنگ:
سيو:سياه
رش: سرخ مايل به سياه
گيلا يا گلا:راه راه سرخ و سياه
شيرو: پيشاني سفيد
سحل: داراي لكه هاي سفيد روي نقاط مختلف بدن
همچنين هر قسمت بدن گاو نيز در گويش طبري نام مخصوصي دارد به عنوان نمونه “كاله” نام طبري پستان گاو مي باشد كه شركت فرآورده هاي شيري معروف كاله از آن گرفته شده است.
از نكات قابل توجه در گاو مازندراني اين است كه از روي حلقه هاي روي قاعده شاخ آن مي توان سنش را به طور تقريبي تشخيص داد، زيرا شاخ گاو همچون حلقه هاي ساليانه درخت نشان دهنده رشد مي باشد.
منبع:
http://www.kayarirani.ir/fa/farmnews-fa/dam-fa/121-cow
و: https://b2n.ir/r67638
فیلم گاو مازندرانی، جواهری کم نام و نشان:
آدرس فیلم در آپارات: https://www.aparat.com/v/UQk2X
گزینش و معرفی:
تحریریه پایگاه اطلاعرسانی دامونباغ