تاریخچه سقانفار و تاثیر آن بر فرهنگ مردم مازندران
به گزارش گلونی صفحه مازندران ایران در اکانت توییتر خود نوشت:
مردم مازندران از گذشته سرپناه سادهای را درونِ کشتزارها و مزارع میساختند. این بناها را نِفار یا نِپار نامیدند. نِفار یا نِپار واژگانیاند که در زبان تبری به بناهای دواشکوبه (دوطبقه) اطلاق میشوند که طبقه بالاییاش حتماً به صورت نیمهباز است و بیشترِ آنها از «چوب» ساخته شده است.
ازنظرِ تاریخ شکلگیری، شاید بتوان نِفار را همرده با آغاز یکجانشینی و کشاورزی در تبرستان دانست که سابقه درازی را برایمان بازگو میکند.
از نقطهای در تاریخ تبرستان نِفارها معنا و مفهومی ویژه گرفتند و تصویری فراتر از نیازهای ابتدایی و امرار معاش را درخودشان نشان دادند. معنا و مفهوم نهفته در بطن ساختار نِفارمانندی که آن را سقّانِفار میخوانند، نشات گرفته از اعتقادات و باورهای معنوی و مذهبیِ مردمان تبرستان است.
مظهر این اعتقادات و باورها حوادث روز عاشورا به خصوص، آنچه بر «عباسبنعلی» برادر امام سوم شیعیان رفته بود، است.
به طور کلی، شیعیان تبرستان سقانِفار را نشان و نمادی از یادآوریِ وقایعِ روز عاشورا و ارج نهادن به جایگاه حضرت عباس (ع) بهعنوان علمدار، آبآور و سقّای کربلا میدانند.
کالبد و ساختمایه سقانفار به مانند نفارهاست: بنایی دو اشکوبه که طبقه بالاییاش حتماً بهصورت نیمهباز است و از چوب یا ترکیب چوب با خشت یا سنگ یا آجر ساخته میشوند. بیشترِ سقّانِفارها تزئین دارند: تزئیناتی با مفاهیم مذهبی؛ نمادهایی از خاندانِ پیامبر اسلام…
نمادها و نشانههای بومی و محلی و اسطورهای، مانند سرو، کاج، مار، شیر و خورشید و… البته سقّانِفارهای بدونِ تزئین نیز وجود دارند.
سقانفارها از دوره قاجار شکل گرفته و طبیعتا در آنها نوعی نقاشی قاجاری دیده میشود که بنا به شرایط هنری آن دوران کمی از مینیاتور ایرانی فاصله گرفته بود.
نقاشیهایی که روایتگر زندگی عادی انسانها شد و در عین حال اسطورهای هم بود. ما در دوره قاجار نقاشیهای فرنگیمآب داریم. نقاشیهایی که در آنها فیگورها رئالتر شده و نرمشهای مینیاتوری ندارند. در سقانفارها هم عموما چنین تصاویری دیده میشود.
داستانهای یک نقاشی در یک سقانفار با داستانهای نقاشی همان نقاش در یک سقانفار دیگر متفاوت است. برای همین هر کدام از سقانفارها بهطور مستقل قابل بررسی هستند. معمولاً سقانفارها را در مناطقی خارج از بافت یا محدودههای خلوت میساختند.
کسی که وارد سقانفار میشد به خاطر این دور بودن از فضای اجتماعی حس وارد شدن به یک معبد را تجربه میکرد و برای برقراری ارتباطی فراواقعی آماده میشد.
اما متأسفانه به دلیل بحران رشد فضای شهری و روستایی، امروز سقانفارها هم هویت خود را از دست دادند.
در هر صورت سقانفارها جزئی از فرهنگ معماری و هویت بومی و مذهبی مازندران بوده که نیاز به توجه و رسیدگی، مطالعه و تحقیق بیشتری دارند.
این رشتو با استفاده از تحقیقات آقایان رحیم مولائیان و سجاد زلیکانی تهیه شده است.
پایان پیام
منبع: https://b2n.ir/u62487
گزینش و معرفی:
تحریریه پایگاه اطلاعرسانی دامونباغ