دوچرخه سواری در جنگل های سوادکوه مازندران: از روستای مته کلا تا لفور

در شمال ایران ، نقاط ساحلی و جلگه ای مخصوصا جاهایی که جلگه و دریا و جنگل نزدیک ترند به هم ، مسافران بیشتری را جذب می کند .  برای خیلی از مسافران ، مسافر بیشتر یعنی امکانات بیشتر و راحتی و رفاه بالاتر در سفر . برای کسانی که دنبال رکاب زنی در بکرترین مسیرها هستند ، این آیتم ها زیاد اهمیتی پیدا نمی کند و طبیعی است که مقصدی که انتخاب می شود ، مقصدی متفاوت باشد .

شهرستان سوادکوه که از مسیر فیروزکوه راه ورودی به خطه مازندران است اگرچه مسیر تردد مسافران زیادی است ولی کمتر مورد توجه مسافران قرار گرفته است و به لطف این کم توجهی ، می توان جنگل های تمیز و دست نخورده را در جای جای این شهرستان مشاهده کرد . جنگل هایی که در حاشیه راه های آن اثری از انباشت کیسه ها و بطری های نیست .  در این منطقه ، وجود جغرافیایی کوهستانی با پوششی از جنگل های انبوه ، جاذبه هایی را در جای جای آن پدید آورده است که هر یک از آنها فرصتی برای بازدید و لذت بردن از زیبایی ها می طلبد .

برای رکابزنی این هفته ، مسیری زا انتخاب کردیم که از دل جنگل های شرق سوادکوه آغاز شده و به مسیری در سمت غرب این شهرستان نفوذ می کند . جاده هایی پر پیچ و خم کوهستانی که در تمام مسیر درختان تنومند آن را احاطه کرده اند و رکاب زنی در سایه این درختان ، لذت سفر را صد چندان می کند .

جاده ای در دل جنگل

جاده ای در دل جنگل

به دعوت یکی از دوستان ، به روستای مته کلا رفتیم . مته کلا  یا مدی کلا دهی است در نزدیکی شهر زیراب با فاصله حدود 8 کیلومتر از این شهر . جمعیتی حدود 60 خانوار دارد و از جمله مناطقی است که مورد هجوم ویلاسازها قرار نگرفته است . اطراف این روستا را که در دره باریک رودخانه ای قرار گرفته است کوه های نسبتا بلند پوشیده از درخت فراگرفته اند و چهارطرف را که نگاه می کنی فقط جنگل های سرسیبز را  می بینی .  برای اطلاعات بیشتر در مورد این روستا می توانید وبلاگ جالب اهالی روستا را  مطالعه نمایید :

وبلاگ مته کلا ، دیار سبز عاشقان 

محل مته کلا را روی نقشه مارک کرده ام . می توانید موقعیت این روستا را روی نقشه بررسی کنید .

شب به زیراب که رسیدیم دم غروب بود . تا آقا وهاب میزبان عزیزمان را پیدا کنیم و به سمت ده راهی شویم ، هوا تاریک شده بود . از جاده ده فقط پیچ و خم های آن را دیدیم و متوجه نشدیم که صبح چه زیبایی های وصف ناپذیری در انتظارمان است .

مسیری که برای رکاب زنی انتخاب کرده بودیم ، شروع از مته کلا و رکاب زنی به سمت شهر زیراب بود . از آنجا می بایست تا جوارم را در امتداد جاده اصلی ( به سمت قائم شهر ) تا جوارم رکاب می زدیم و پس از آن  دوباره وارد جاده ای جنگلی می شدیم که بر خلاف جاده مته کلا ، خاکی بود و بسیار کم تردد . در این مسیر پس از صعود و فرود از کوهی نسبتا بلند به کنار دریاچه لفور می رسیدیم .

مسیر حرکت و پروفیل شیب و ارتفاع را می توانید در تصویر زیر مشاهده نمایید :

madikola

ساعت 5 بود که از خواب بیدار شدیم و بعد از صرف صبحانه ، دوچرخه ها را زین کردیم و آماده حرکت شدیم . ساعت 6 بود و تازه هوا روشن شده بود . هوای کوهستان مرطوب بود و خنک و این باعث شده بود که دوچرخه هایمان حسابی شبنم ببندند .  در ابتدای مسیر ، مسافت کوتاهی را سرازیری  داشتیم که ترکیب سرعت دوچرخه ، بدن های سرد و هوای خنک صبحگاهی ، احساس خنکی لذت بخش و در اواخر کمی آزاردهنده را ایجاد می کرد . تا شروع سربالایی ، تقریبا به لرزه افتاده بودیم از باد سرد .. ولی سربالایی که شروع شد ، بدن هایمان گرم شد و خنکی هوا لذت بخش تر .

شروع حرکت از مته کلا

شروع حرکت از مته کلا

دره مه گرفته مته کلا - هوا خنک بود و دلچسب

دره مه گرفته مته کلا – هوا خنک بود و دلچسب

سربالایی مسیر نسبتا تند بود و ما هم عجله ای برای رفتن نداشتیم . هر جا که سربالایی سر ناسازگاری داشت ، راحت دوچرخه ها را دست گرفتیم و در هوای پاک جنگل قدم زنان جلو رفتیم.  سربالایی اول مسیر زیاد طولانی نبود و سریع به بالای تپه رسیدیم . جایی که زیراب زیر پایمان خودنمایی می کرد .  آفتاب صبحگاهی روی شیروانی های رنگارنگ شهر تلالو می کرد و شهر از آن بالا دیدنی بود .  وقت ، وقت انتقام بود و  سرپایینی را با سرعت هرچه تمام تر پایین آمدیم .  ساعت حدود 7.5 بود که در زیراب بودیم و این شهر را به سمت جوارم ترک کردیم .

عجله ای نداریم . سربالایی ها را می توان پیاده رفت

عجله ای نداریم . سربالایی ها را می توان پیاده رفت

زیرآب در زیر درخشش آفتاب صبحگاهی

زیرآب در زیر درخشش آفتاب صبحگاهی

صبح زود بود و هنوز مسافران به شهر نرسیده بودند و جاده خلوت بود . از زیراب تا جوارم جاده نسبتا کفی است با اندکی فراز و فرود که فرودش سنگینی می کند . فرصتی بود تا روی دوچرخه نفسی بگیریم و آماده شویم برای مسیر خاکی .

به زیراب رسیدیم

به زیراب رسیدیم

جوارم شهر زیاد بزرگی نیست . در حقیقت اصلا بزرگ نیست. تقریبا در جاده هیچ تابلوی مشخصی برای نشان دادن مسیر خروج به سمت این شهر ندیدیم و تنها با استفاده از GPS  مسیر را نصفه و نیمه شناسایی کردیم که باز ما را از دریافت راهنمایی از مردم محلی بی نیاز نکرد . از پسر جوانی که کارگز راهسازی بود مسیر را جویا شدیم و با راهنمایی او ، خود را به خروجی  به سمت جاده خاکی رساندیم . برای خروج به سمت جاده خاکی باید از جایی که تابلوی پارک جنگلی جوارم را می بینید از جاده خارج شوید و  از زیرگذر به سمت دیگر جاده رفته و مسیر برگشت به زیراب را پی بگیرید . در کمتر از 200 متر به خروجی می رسید که باز هیچ تابلویی ندارد . مسیر حرکت را ذخیره کرده و در ویکی لاک منتشر کرده ام که اگر مایل به طی این مسیر بودید ، یتواند خیلی کمک کننده باشد . لینک آن در انتهای مطلب آمده است .

از جوارم به سمت جاده خاکی

از جوارم به سمت جاده خاکی

دریاچه لفور از سمت سوادکوه دو ورودی دارد . یکی جاده ای است که از جوارم می رود و ما برنامه برای طی آن داشتیم و مسیر دیگر از شیرگاه شروع شده و به سد می رسد . به اول جاده خاکی که رسیدیم ، شیب تند آن کمی ما را در ادامه راه مردد کرد .  برای اطمینان از مسیر ، از پیرمردی پرسیدیم که کدام راه را بهتر می داند. پیرمرد که به زبان مازنی توضیح می داد ، زیاد توضیح داد و ما کم برداشت کردیم . متوجه خیلی از گفته هایش نشدیم ولی فهمیدیم که این راه را بهتر می داند . کمی صبر کردیم تا ماشینی گذری آمد و اینبار او کاملا توضیح داد که این مسیر بکرتر و زیباتر است و انتخابتان درست بوده است . پس با اطمینان زدیم به دل جاده .

مسیر از سمت جوارم به لفور جنگلی ، زیبا و دست نخورده است .

مسیر از سمت جوارم به لفور جنگلی ، زیبا و دست نخورده است .

ابتدای جاده پیچ در پیچ بود و در این پیچ ها ، رو به سوی قطعه کوه بودیم و ارتفاع می گرفتیم .  ارتفاع جوارم از دریا حدود 350 است و بالاترین نقطه مسیر بیشتر از 750 متر ارتفاع داشت و ما در این پیچ ها می بایست نزدیک 400 متر ارتفاع می گرفتیم .  مناظر جنگلی فوق العاده بود و جاده کامل در اختیار خودمان . در فاصله ای که در این جاده بودیم تعداد ماشین های گذری به تعداد انگشتان یک دست نرسید . آرامش کامل بود و صدای لاستیک دوچرخه ها روی سنگزیره های کف جاده کامل شنیده می شد .  کف جاده کاملا کوبیده بود و صاف، بجز در بعضی جاها که گویا محل گذر آب بوده و قلوه سنگ های بزرگ در کف جاده دیده می شدند .

بعضی جاها تابلوهایی فلزی هست . نشان آبشار گزو را دنبال کنید .

بعضی جاها تابلوهایی فلزی هست . نشان آبشار گزو را دنبال کنید .

به بالای بلندبی که رسیدیم مسیر صاف شد و حدود 3 کیلومتر را بدون تغییر قابل توجه ارتفاع طی کردیم .  اگرچه اطراف فقط درخت بود و کامل مشخص نبود که کجای کوه هستیم ولی به نظر می آمد که در خط الراس کوه ها در حرکتیم .  بعد از ای مسیر ، سرازیری شروع شد و به سمت پایین سرازیر شدیم .

مگه میشه ، مگه داریم ؟؟؟؟

مگه میشه ، مگه داریم ؟؟؟؟

این جاده در نزدیکی های سد ، با جاده ای که از سمت شیرگاه می آید تلاقی می کند . به سه راهی که رسیدیم و وارد جاده ورودی از شیرگاه شدیم ، وضعیت به یکباره تغییر کرد .  آرامش جنگل از میان رفت و  مسیری دیدیم که ماشین ها قطار قطار صف کشیده بودند و در جاده خاکی جولان می دادند . گرد و خاک در مسیر بلند شده بود و گاهی به حدی می رسید که به سختی جلوی رویمان را میدیدیم .  انتظار برای گذر ماشین ها ه فایده این نداشت و ماشین ها تمامی نداشتند . به سختی تمام به سد رسیدیم .  این قسمت از مسیر اگرچه کوتاه بود ولی سخت بود و آزاردهنده . کل لباسهایمان پر خاک شده بود و قیافه ها دیدنی .

مه صبحگاهی نیست . گرد و خاک ماشین هاست .

مه صبحگاهی نیست . گرد و خاک ماشین هاست .

به کنار سد که رسیدیم اتراق کردیم و سر و صورتی صفا دادیم . با پیرمردی هم کلام شدیم که در کنار سد ، پرورش زنبور داشت و برایمان از زیبایی های منطقه گفت و از بلایی که ماشین ها سر جنگل اورده اند .  این مسیر ، مسیر دسترسی به آبشار  گزو و امامزاده گزو نیز هست و مسافر زیادی دارد . در فصل هایی که بارش باران کمتر است ، مسافر زیاد می شود و چسبندگی خاک کمتر و این باعث کوبیده شدن خاک و بلند شدن گرد و غبار . اصلا قابل مقایسه نبود جاده ای که  چند لحظه پیش در اوج زیبایی و آرامش جنگل رکاب می زدیم با جاده ای که حس درماندگی طبیعت در برابر آدمیزاد را فریاد می زد .

ساحل دریاچه زیبا بود و دل انگیز

ساحل دریاچه زیبا بود و دل انگیز

دریاچه لفور ، آب انبار سدی است با نام سد البرز که در سال های اخیر ساخته شده است . بنا به گفته پیرمرد ، آب شهرهای پایین دست از این سد تامین می شود . دریاچه بسیار زیبا بود و دیدنی . بطوری که وسوه می کرد که چادر بزنیم و شب را در کنار آن کمپ کنیم که البته چون امکانات نداشتیم نشد . تصمیم گرفتیم در برنامه ای دیگر حتما کمپ در کنار این دریاچه را به همراه تجهیزات ماهیگیری داشته باشیم .  بخصوص اینکه از اینجا می توان به سمت آبشار گزو نیز رکاب زد .

20160826_100451

بعد از استراحتی کوتاه، مسیر برگشت را در پیش گرفتیم .

به مشکل دیگری برخورد کرده بودیم . بر خلاف تصور ، در مسیر به هیچ چشمه و منبع آب آشامیدنی برخورد نکردیم و ذخایر آبمان ته کشیده بود .  اینجا بود که تعدد ماشین های گذری به دادمان رسید .  بساط تکدی گری ورزشی را به راه انداختیم و قمقمه ها با ذخایر ماشین های گذری پر شد . حتی نوشابه خنک هم گیرمان آمد .

تامین ذخایر استراتژیک آب

تامین ذخایر استراتژیک آب

با عجله مسیر شلوغی را رکاب زدیم و باز وارد مسیر رویایی شدیم  تا با آرامش مسیرمان را  ادامه دهیم . به بالای قله مه رسیدیم ، بساط استراحت را بپا کردیم و دراز کشیدن در کف جنگل همان و بلند شدن صدای خر و پف بچه ها همان .  اگرچه خواب کوتاهی بود ولی حسابی لذت بخش بود .

صدای خروپف ها بلند شد

صدای خروپف ها بلند شد

سرازیری تند را با احتیاط پایین آمدیم و وارد جاده زیراب شدیم . هوای پایین بر خلاف جنگل بسیار گرم بود و خفه کننده . رطوبت هوا کلافه مان کرده بود و فقط بساط هندوانه در ورودی زیراب بود که می توانست به دادمان برسد .

هندوانه داغ ولی لذت بخش

هندوانه داغ ولی لذت بخش

تا اینجای مسیر حدود 65 کیلومتر رکاب زنی کرده بودیم . ساعت تقریبا 5 بود و  نردیک 11 ساعت در مسیر بودیم. بریا برگشت به مته کلا ، بنا به نظر جمع ، گزینه محبوب وانت سواری انتخاب شد و سوار بر وانت راهی مته کلا شدیم .

بفرمایید وانت سواری

بفرمایید وانت سواری

مسیر این برنامه را در سایت ویکی لاک از مسیر زیر ببینید :

مته کلا زیراب دریاچه لفور در ویکی لاک 

در این برنامه موارد زیر مورد توجه بودند :

1- مسیر جاده خاکی ، دوراهی های زیادی دارد . حتما قبل از عزیمت نقشه را بصورت آفلاین در گوشی خود ذخیره کنید .

2- در مسیر در قسمت سربالایی موبایل آنتن دارد ولی در پشت کوه آنتن نیست . در نظر داشته باشید .

3- اگر از نقشه آفلاین استفاده نمی کنید به عنوان راهنمایی : همه دو راهی ها را به سمت چپ بروید . البته سر بعضی از دوراهی ها تابلوی آبشار گزو یا امامزاده گزو هست . آن را دنیال کنید .

4- در مسیر آب نیست . آب کافی بردارید .

5- اگر در روزهای شلوغ سال به این مسیر می روید برای قسمت جاده خاکی انتهایی ، دستمال یا چفیه ای برای محافظت از گرد و خاک همراه داشته باشید .

6- اقامت کنار دریاچه را از دست ندهید . برای اقامت در کنار آن پیش بینی داشته باشید و زمان اختصاص دهید .

7- بهترین روش برای گرفتن وانت در زیراب ، تعاونی وانت داران است که در مرکز شهر است . قیمت ها مناسب و خدمات خوب .

8- ما برای اقامت در مته کلا در منزل آقا وهاب مهمان بودیم .  در اینجاها خانه اجاره ای کم پیدا می شود و اگر مایل به اقامت بودید باید به فکر کمپینگ باشید و یا در شهر اقامت کنید .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

logo-samandehi