نویسنده: مهرناز شفیعیان
سفر و گردشگری کمشتاب؛ شکلدهی مجدد به مفهوم زمان
ظهور خطوطهوایی ارزانقیمت، هزینه سفر را به مقاصدی دوردست کاهش داده و تقاضای مضاعفی را با شعار «کشف دوباره لذت سفر در عصر سفرهای آسان و راحت هوایی» ایجاد کرده است که مصرف زیاد انرژی را در بر دارد و به انتشار میزان زیاد دیاکسید کربن منجر میشود. بیشتر گردشگران نیز، رسیدن به محل اقامت را نقطه آغازین سفر خود میدانند و بهدنبال سرعت هستند تا رنج سفر هر چه زودتر پایان یابد و در مقصد به آرامش برسند. به همین دلیل، انتخاب وسایل نقلیه ارزان و سریع با توجه به محدود بودن زمان تعطیلات، منطقی به نظر میرسد. در مقصد نیز، گردشگران خود را موظف میدانند که با شتاب فراوان از فهرست تمام نقاط دیدنی موجود در برنامه سفر، بازدید و به توضیحات راهنمای خود بسنده کنند. درواقع، کارکرد اقتصادی گردشگری بهگونهای اولویت یافته که توازن آن با پیامدهای اجتماعی، فرهنگی و محیطزیستی مورد غفلت مانده است.
از سوی دیگر، علیرغم اینکه کارکردهای فقرزدایی و عدالتگستری گردشگری، حق سفر و بهرهمندی از سود گردشگری را برای تمام مردم جهان قائل شده است، گروه اقلیتی از اقشار مرفه کشورهای توسعه یافته، توانایی سفرهای طولانیمدت به دیگر قارهها را دارند و متقاضیان سفرهای داخلی، بیشتر از قشر متوسط جامعه هستند که توان مالیِ پرداخت هزینه سفرهای بینالمللی را ندارند. باتوجه به اینکه بیش از ۹۰ درصد سفرهای گردشگری به سوختهای فسیلی وابسته است، اگر همه مردم کشورهای در حال توسعه هم بخواهند به سفر بروند، باید انتظار ۵/۳ برابر شدن میزان گاز دیاکسید کربن تولیدی را داشته باشیم و این به معنی چندین برابر شدن مشکلات کنونی تخریب فیزیکی، بحران آب، تغییرات اقلیمی و از بین رفتن منابع تجدیدناپذیر، خواهد بود.
در این میان، موجی به راه افتاده است که کیفیت تجربه در سفر را به سرعت و راحتی ترجیح میدهد و حامی محیطزیست است. متقاضیان سفرهای داخلی نسبت به سفرهای بینالمللی، امروزه ۵ برابر بیشتر شدهاند که این امر بیانگر پتانسیل موجود در عملیاتی شدن این رویکرد جدید در گردشگری، یعنی تغییر ساختار از نوگرایی به پسانوگرایی است. بیشتر افراد، خود را نسبت به حفظ محیط زیست، مسئول میدانند و در زندگی عادی، رویکرد جبران کربن تولیدی خود را، در پیش گرفتهاند. آنها در خانه به بازیافت یا صرفهجویی در مصرف انرژی اهمیت میدهند اما، اغلب برای تعطیلات از هواپیما استفاده میکنند. این عملکرد نوعی شکاف نگرشی-رفتاری را نشان میدهد. براساس نظریه رفتار برنامهریزی شده آجزن(۱۹۹۱)، در برخی مواقع آگاهی فرد، توان کافی برای تبدیلشدن به یک نگرش جدید را ندارد. یا اینکه براساس نظریه اختلالات شناختی، تکرار رفتار قدیمی بر روند شکلگیری نگرش جدید، تأثیر میگذارد. این، نمونهای از تحتالشعاع قرار گرفتن مسئولیتپذیری اجتماعی، توسط منفعت فردی است. بنابراین، برای دعوت مردم به همکاری لازم است، معضل پیشرو به خوبی در اذهان عمومی متصور گردد و همه به این باور برسند که دیگران کوتاهی نمیکنند. اعتمادزایی ضروری است چرا که گاهی در باور مردم، مسئولیت در قبال تغییرات اقلیمی برعهده دیگران (مانند دولتها، دیگر صنایع و کشورها) است؛ در حالیکه همه مسئولند.
در دو دهه اخیر، مفهوم سفر کمشتاب مطرح شده که با سفر سبز، زیستبوم و توسعه پایدار پیوند خورده است. ماهیت کمکربن بودن وسایل نقلیه کمشتاب، فرصتهای بسیاری را برای غنیمت شمردن زمان «حال»، لذت بردن از تجربههای خارقالعاده و توقف موقت در مناطق جذاب طی مسیر را، فراهم نموده و فرصت کاوش سایتهای میراثفرهنگی مقاصد با سرعت کم و برقراری ارتباط مناسب با جامعه میزبان را به وجود میآورد. در رویکرد سفر کمشتاب به گردشگران توصیه میشود مقاصدی را انتخاب کنند که به محل سکونتشان نزدیکتر است و اقامتگاههایی را برگزینند که کمترین اثر جانبی را، بر محیطزیست بگذارند. در واقع سفر کمشتاب، نوعی اکتشاف به منظور شناخت عمیق محیطها و فرهنگها را در بر دارد و در این راه، گردشگر را به مشارکت دعوت میکند.
مفهوم کم شتابی، ریشه در جنبش غذای کمشتاب در دهه ۸۰ قرن بیستم دارد که از ایتالیا آغاز شد. جنبش غذای کمشتاب بر خرید مواد اولیه ارگانیک و سالم از بازارهای محلی، حفظ اصالت مواد اولیه و روش پخت غذاها، کاهش فاصله محل تولید محصولات غذایی با محل مصرف آن ها به منظور حفظ انرژی و صرف غذا در کنار دوستان و میزبانان تأکید دارد. این جنبش با همگن سازی جهانی، مکدونالدیزه شدن و زندگی ماشینی، که منحصر به فرد بودن فرهنگ و آداب و رسوم جوامع میزبان را به خطر می اندازد، مخالف است.
موفقیت جنبش غذای کمشتاب، جنبش دیگری به نام شهرهای کمشتاب را بهوجود آورد که نوع جدیدی از مکتب مشارکت شهری است. منحصر به فرد بودن (Individuality) و تنوع برای سلامت شهرها و گردشگری بسیار حیاتی است. تقویت حس همکاری اجتماعی در میان شهروندان، بالا بردن کیفیت زندگی، حفظ فرهنگ و اصالت معماری محله ها در مقابله با همسان سازی مناظر شهری و ساخت و ساز بی رویه و بدون مجوز، برنامه ریزی و اجرای طرح هایی به منظور ایجاد زیرساخت ها در سطحی مناسب برای استفاده عموم از وسایل نقلیه کمکربن، بدون نیاز به ایجاد تغییر زیاد در ارزش ها و عادات روزمره شهروندان، جزو عناصر اصلی شهر کمشتاب بهشمار می روند. راهاندازی مسیرهای عبور دوچرخه و طرح اجاره دوچرخه و کاهش ترافیک در برخی محله ها به منظور استقبال مردم از جایگزین های خودرو، از مثال های موفق در این زمینه است.
سهم بخش گردشگری از انتشار گازهای گلخانه ای در سرتاسر جهان، ۵ درصد است. سازمان جهانی گردشگری(۲۰۰۷) چنین برآورد کرده که سفر هوایی با داشتن ۱۷درصد از سفرهای گردشگری سراسر جهان، عامل اصلی انتشار۴۰ درصد از گاز دیاکسیدکربن تولید شده است؛ درحالیکه سفرهای با اتوبوس و قطار که ۳۴ درصد از کل سفرهای گردشگری را تشکیل میدهند، فقط در انتشار ۱۳ درصد از گاز دیاکسیدکربن منتشره، سهیم هستند. بنابراین، تغییر وسیله نقلیه از سفر هوایی و سفر با خودرو به وسایل نقلیه سازگارتر با محیط زیست(مثل قطار، اتوبوس بین/داخلشهری، حمل و نقل دریایی، دوچرخه و پیادهروی) برای گردشگری توصیه می شود. البته گردشگری کمشتاب، حمل و نقل را نوعی جاذبه قلمداد کرده و مسافران را به اقامت طولانی-تر در یک مقصد ترغیب می کند، تا با توزیع اثر برجا مانده از کربن در طول سفر، باعث بهرهوری مفید از محیطزیست در تعطیلات گردند. در سفر کمشتاب ترکیب وسایل نقلیه کمکربن مورد استفاده، هم طی مسیر تا مقصد و هم گشت در پیرامون مقصد، بسیار مهم است. قایقسواری در رودخانه خروشان، صرفاً نشان دهنده کربنخنثی بودن سفر نیست. مهم این است که گردشگران با چه وسیله نقلیه دیگری به محل قایقسواری رسیدهاند.
بهنظر می رسد سفر کمشتاب، شیوه زندگی و بازار بکر متناسب برای حضور در ایران باشد. غنای فرهنگی، اصالت ایرانی و تنوع طعم و روش پخت غذاهای مناطق مختلف کشورمان با همراهی اصطلاحاتی چون «قوام آمدن» و «جا افتادن»، یادآور پتانسیل بالای اجرایی شدن سفرهای کمشتاب، بیشتر شدن وحدت اقوام و خانواده های ایرانی و معرفی جنبه های کمتر شناخته شده ایران است. البته نظریه نوظهور گرشگری کمشتاب، به اصلاح و تغییر نیاز دارد و هدف اصلی از مطرح کردن آن، تغییر آگاهانه در رفتار است. ترویج سفر کمشتاب و گذار از بخش گردشگری، با تولید کربن بالا به بخشی با تولید کربن کم، زمانبر است؛ اما حذف رویکردی که مصرف را بدون توجه به منابع و توسعه پایدار ترویج می دهد، باید در اولویت قرار گیرد.
منبع: فصلنامه گیلگمش، شماره اول، تابستان 1395، صفحه 92
گزینش: تحریریه پایگاه اطلاعرسانی دامونباغ